Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (10 milliseconds)
English
Persian
north atlantic treaty organization (nato
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
north atlantic treaty organization (nato
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
Other Matches
North Atlantic Treaty Organization
ناتو
central treaty organization
انگلستان
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
brucsels treaty organization
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
south east asia treaty organization
مان در بانکوک است
NATO
مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
nato forces
نیروهای پیمان ناتو
atlantic
دریای محیط غربی
atlantic
وابسته به کوه اطلس اقیانوس اطلس
north north east
میان شمال و شمال خاور
atlantic ocean
اقیانوس اطلس
atlantic charter
منشور اتلانتیک
treaty
موافقت نامه
treaty
عهدنامه
treaty
عهد نامه
treaty
قرار داد پیمان نامه
treaty
معاهده
treaty
پیمان
treaty
قرارداد پیمان نظامی
treaty
قرارداد
in treaty
مشغول مذاکره و عقد پیمان
conclusion of a treaty
عقد معاهده
rio treaty
معاهده ریو
open treaty
معاهده باز
denunciation of treaty
نقض معاهده
denunciation of treaty
اعلان
approval to the treaty
معاهدهای را تصویب کردن
dunkrik treaty
پیمان دونکرک
dunkrik treaty
معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
frontier treaty
معاهده مرزی
draft of a treaty
پیش نویس معاهده
rapallo treaty
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
bilateral treaty
معاهده یا معاهدات دو جانبه
preamble of a treaty
مقدمه معاهده
private treaty
معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private treaty
معامله خصوصی
prolongation of treaty
تمدید مدت معاهده
conclusion of a treaty
انعقاد معاهده
construction of a treaty
تفسیر معاهده
interpertation of a treaty
تفسیر معاهده
promulgation of treaty
اعلام مفاد معاهده
peace treaty
معاهده صلح
denunciation of treaty
الغاء معاهده
treaty of friendship
عهدنامه مودت
locarno treaty
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
termination of the treaty
فسخ معاهده
termination of the treaty
انقضا مدت معاهده
treaty of friendship
قرارداددوستی
locarno treaty
ایتالیا
rio treaty
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
treaty port
بندر پیمانی
warsaw treaty
پیمان ورشو
versailles treaty
گردید
warsaw treaty
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
locarno treaty
پیمان لوکارنو
rio treaty
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
locarno treaty
پیمان منعقدبین المان
locarno treaty
انگلستان
treaty duty
حق متعارف گمرکی
north
روبه شمال
north
در شمال
north
باد شمال
north
شمال
north
<adj.>
شمال
north
شمالی
quota share treaty
قرار سهمیه بندی
excess cover treaty
قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
organization
سازمان
organization
تشکیلات سازماندهی
self organization
سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
organization
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization
ترتیب
organization
سازمان بندی
organization
تشکیلات
organization
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization
یکان قسمت
north east
شمال خاور
north country
انگلستان شمالی
north-eastern
به سوی شمال شرق
north-eastern
از شمال خاوری
the north pole
قطب شمال
north circle
دایره شمالگان
the north star
ستاره قطبی یا شمالی
north by cast
میان شمال و شمال شرقی
north westerly
در شمال باختر
north britain
اسکاتلند
north east
شمال شرق شمال شرقی
north east
در شمال خاور
north-eastern
رو به شمال شرق
on the north side of
پهلوی من بنشینید
north wind
باد شمال
north wester
باد کج
north wester
باد شمال باختر
north west
در حال باختر
north west
شمال غرب شمال غربی
north west
شمال باختر
north star
جدی
North Korea
کرهشمالی
north star
ستاره شمالی
North Sea
دریایشمالی
north-eastern
وابسته به شمال شرق ایالات متحده
north easter
باد شمال خاور
north-west
شمال غرب
north briton
اسکاتلندی
north-east
شمال شرق
north-east
شمال شرقی در شمال شرق
north western
شمال غربی
north-western
شمال غربی
magnetic north
شمال مغناطیسی
true north
شمال حقیقی
true north
شمال جغرافیایی
true north
شمال واقعی
compass north
شمال قطب نما
compass north
شمال مغناطیسی
North Pole
قطب شمال
north-westerly
در شمال باختر
north-easterly
شمال شرقی
north easterly
وابسته بشمال خاور
net north
نت نورت
north easterly
شمال شرقی
north-easterly
وابسته بشمال خاور
north-west
شمال غربی در شمال غرب
north star
ستاره قطبی
north westerly
شمال غربی
north westerly
وابسته بشمال باختر
north-easterly
درشمال خاور
grid north
شمال شبکه
north-westerly
شمال غربی
north-westerly
وابسته بشمال باختر
north easterly
درشمال خاور
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
beach organization
یکان ساحلی
sensory organization
سازمان حسی
social organization
سازمان اجتماعی
table of organization
جدول سازمان
task organization
سازمان رزمی
task organization
سازمان دادان برای رزم برش رزمی
task organization
سازمان برای رزم
organization chart
نمودار سازمانی
visual organization
سازمان دیداری
beach organization
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
organization of the ground
سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
file organization
سازمان پرونده
organization control
کنترل سازمانی
organization chart
نمودارسازمان یکان
organization chart
لوحه سازمان
economic organization
سازمان اقتصادی
file organization
سازمان فایل
data organization
سازمان داده ها
charity organization
سازمان خیریه
nonprofit organization
سازمان غیرانتفاعی
coliform organization
کلی باسیل
planning organization
سازمان برنامه
organization scheme
نمودار سازمانی
labor organization
سازمان کارگری
nonprofit organization
سازمان غیر انتفاعی
magnetic north pole
قطب شمال مغناطیسی
Pineapple does not grow in the North.
درشمال آناناس عمل نمی آید
celestial north pole
قطب شمال عالم
north light roof
بام شمال نور
this line lies north
جنوبی است
this line lies north
این خط شمالی
international refugee organization
سازمان بین المللی اوارگان
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization
سازمان استانداردهای بین المللی
Our organization is just standing on its own feet.
تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
social security organization
سازمان تامین اجتماعی
sequential file organization
سازمان دهی ترتیبی فایل
Civil Aviation Organization
سازمان هواپیمایی کشور
authorized level of organization
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Organization of American States
سازمان دول امریکایی
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
united nations organization
سازمان ملل متحد
food and agricultural organization
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
food and agricultural organization
سازمان خواروبار وکشاورزی
united nations organization
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
data set organization
سازماندهی مجموعه داده ها
world health organization
سازمان بهداشت جهانی
organization for economic co opration
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
organization of petroleum exporting cont
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
organization for european economic coopr
سازمان همکاری اقتصادی اروپا
Organization of Petroleum Exporting Countries
سازمانصادرکنندگاننفتخام
table of organization and equipment (toe
جدول سازمان و تجهیزات
organization of central american states
سازمان دول امریکای مرکزی
major North American road signs
عمدهترینعلائمجادهایدرآمریکایشمالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com