Dictiornary-Farsi | nuclear energy | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
nuclear energy	انرژی هستهای


Search result with all words

nuclear binding energy	انرژی اتصال هستهای
nuclear fusion energy	انرژی ذوب هستهای
production of electricity from nuclear energy	تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
Other Matches

nuclear	مربوط به اتمی
nuclear	مغزی
nuclear	هستهای
nuclear	اتمی
non-nuclear	غیراتمی
non-nuclear	ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
non-nuclear	نااتمی
nuclear stalemate	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear-free	مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear size	اندازه هسته
nuclear reaction	واکنش هستهای
nuclear warfare	میدان جنگ اتمی
nuclear radius	شعاع هسته
nuclear radiation	تشعشع هستهای
nuclear power	انرژی هستهای
nuclear strike	تک اتمی
nuclear strike	تک هستهای
nuclear warfare	جنگ اتمی
nuclear transformation	تبدیل هستهای
nuclear reaction	فرایند هستهای
nuclear submarine	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
nuclear structure	ساختار هستهای
nuclear winter	زمستان اتمی
nuclear membrane	عضوهستهای
nuclear whorl	پیچهستهای
nuclear power	نیروی هستهای
nuclear pile	پیل هستهای
nuclear fission	انشقاق هستهای
nuclear equipoise	گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear equipoise	گلوله اتمی ممنوعه
nuclear technology	تکنولوژی هستهای
nuclear engineering	تکنولوژی هستهای
nuclear electron	الکترون هسته
nuclear electricity	الکتریسیته هستهای
nuclear dud	بمب عمل نکرده اتمی
nuclear detector	اشکارساز هستهای
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
nuclear configuration	ترکیب هستهای
nuclear chemistry	شیمی هستهای
nuclear charge	بار هسته
nuclear fission	شکافت هستهای
nuclear particle	هستک
nuclear parity	قدرت اتمی یکسان
nuclear parity	همطرازی اتمی
nuclear number	عدد هستهای
nuclear number	عدد جرمی
nuclear magneton	مگنتون هسته
nuclear fusion	همجوشی هستهای
nuclear fusion	گداخت هستهای
nuclear fusion	گداز هستهای
nuclear fusion	ذوب هستهای
nuclear forces	نیروهای هستهای
nuclear cell	پیل اتمی
nuclear reactors	واکنشگاه هستهای
nuclear reactors	پیل اتمی
nuclear reactors	راکتور هستهای
nuclear reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear reactor	پیل اتمی
nuclear families	خانواده هستهای
nuclear reactor	راکتور هستهای
nuclear family	خانواده هستهای
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
nuclear power station	نیروگاه هستهای
nuclear powered submarine	submarine nuclear
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
nuclear power plant	نیروگاه هسته ای
nuclear power station	نیروگاه هسته ای
effective nuclear charge	بار موثر هسته
civil nuclear powers	کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
civil nuclear powers	کشوردارای قدرت اتمی
magnetic nuclear resonance	تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nuclear magnetic resonance	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
nuclear boiler room	اتاقکمولدبخارهستهای
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
a declared [pronounced] opponent of nuclear power	مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای
energy	زور
energy	توانایی
energy	قوه فعلیه
energy	نیرو
energy	کارمایه
energy	انرژی
energy	توانایی کار
energy	قوه بنیه
energy	قدرت
energy	ورج
intrinsic energy	انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
kiloton energy	کیلوتن انرژی
lattice energy	انرژی شبکه
light energy	انرژی نور
light energy	کارمایه ی نور
loss of energy	افت انرژی
low energy	انرژی پایین
it is a strain on one's energy	خیلی زورمصرف میکند
renewable energy	انرژی تجدید پذیر
it is a strain on one's energy	خیلی زور میبرد
ionization energy	انرژی یونیزاسیون
ionization energy	انرژی یونش
internal energy	انرژی درونی
internal energy	انرژی داخلی
low energy	انرژی کم
luminous energy	نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
luminous energy	نیروی قابل تبدیل بنور
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
energy transition	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
maximum energy	انرژی حداکثر
Internal energy	انرژی درونی [فیزیک]
muzzle energy	نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
muzzle energy	انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
mutual energy	انرژی متقابل
mechanical energy	انرژی مکانیکی
maximum energy	انرژی بیشینه
mass energy	جرم - انرژی
magnetic energy	انرژی مغناطیسی
madelung energy	انرژی مادلونگ
interchange energy	تبدیل کردن انرژی
To consume all ones energy .	تمام نیروی خودرا مصرف کردن
translational energy	انرژی انتقالی
transformation of energy	تبدیل انرژی
thermal energy	انرژی گرمایی
strain energy	انرژی کشیدگی
strain energy	انرژی کرنش
strain energy	انرژی تغییر شکل
strain energy	انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
specific energy	انرژی مخصوص
sound energy	انرژی صوتی
unavailable energy	نیروی عاطل و باطل
unavailable energy	نیروی خارج از دسترس
use up every ounce of energy	نهایت تلاش خود را به کار بستن
energy feedstock	مواد اولیه انرژی
sustainable energy	انرژی پایدار
zero point energy	انرژی درصفر مطلق
zero point energy	انرژی نقطه صفر
wall energy	انرژی در واحد سطح مرزمشترک بین حوزههای مغناطیسی مختلف الجهت
vital energy	قوه حیات
vital energy	نیروی زندگی
solar energy	انرژی خورشیدی
potential energy	انرژی پتانسیل
potential energy	انرژی نهانی نیروی ذخیره
potential energy	نهان توان
pairing energy	انرژی زوج شده
sustainable energy	انرژی بی پایان
sustainable energy	انرژی بی نهایت
sustainable energy	انرژی جاوید
rediant energy	انرژی تابشی
psychic energy	نیروی روانی
rest energy	انرژی سکون
resonance energy	انرژی رزنانسی
radiation energy	انرژی تابشی
radiant energy	انرژی تابشی
radiant energy	نیروی موجی
quantum of energy	مقدارکارمایه
quantum of energy	کوانتوم انرژی
vibration energy	انرژی ارتعاشی
dissociation energy	انرژی تفکیک
energy band	باند انرژی
energy barrier	سد انرژی
energy conservation	بقاء انرژی
energy conservation	بقای انرژی
energy consumption	مصرف انرژی
energy content	گنجایش انرژی
energy content	فرفیت انرژی
energy content	محتوای انرژی
energy band	نوار انرژی
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
energy state	حالت انرژی
electric energy	انرژی الکتریکی
electrical energy	انرژی برقی
electromegnetic energy	انرژی الکترومغناطیسی
electron energy	کارمایه ی الکترون
electron energy	انرژی الکترون
energy converter	مبدل انرژی
energy crisis	بحران انرژی
energy demand	مطالبه انرژی
energy equation	معادله انرژی
energy exchange	تبادل انرژی
interchange of energy	تبادل انرژی
energy expenditure	هزینه انرژی
energy flow	جریان انرژی
energy flow	سیلان انرژی
energy eigenstate	ویژه حالت انرژی
energy efficiency	بازده انرژی لومینسانس
energy density	دانسیته انرژی
energy density	تکاتف یا چگالی انرژی
energy dissipation	اسراف انرژی
energy dissipation	پراکنده سازی انرژی
energy dissipation	انرژی اتلاف
energy distribution	پخش انرژی
energy distribution	توزیع انرژی
energy drop	افت انرژی
energy flow	شارش انرژی
dissipation of energy	اتلاف انرژی
kinetic energy	نیروی ناشی ازحرکت
kinetic energy	کارمایه جنبشی
kinetic energy	انرژی جنبشی
absolute energy	انرژی مطلق
activation energy	انرژی فعالسازی
activation energy	انرژی کنانش
kinetic energy	نیروی فعال
kinetic energy	انرژی سینتیک

nuclear energy

انرژی هستهای