Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 109 (6 milliseconds)
English	Persian
nuclear fission	انشقاق هستهای
nuclear fission	شکافت هستهای
Other Matches
fission	شکافتن
fission	شکافت هستهای
fission	شکافت
fission	انشقاق
fission	شکستن هسته اتمی
fission	تولید مثل غیر جنسی
fission	عمل تجزیه اتمی
fission	تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
fission	شکاف هستهای
quadruple fission	انشقاق چهار برابر
fission bomb	بمب اتمی
fission bomb	بمب هستهای
fission bomb	بمب شکافت
fission process	روند انشقاق
fission process	فرایند انشقاق پروسه انشقاق
fission process	مرحله انشقاق
fission product	محصول انشقاق
fission products	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
fission products	مواد اتمی
fission reactor	واکنشگاه هستهای
homolytic fission	گسسته شدن جور
homolytic fission	کافت جور
atomic fission	شکافت اتمی
fission reactor	واکنشگاه اتمی
social fission	شکافت اجتماعی
spontancous fission	شکافت خودانگیز
acyl oxygen fission	گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
fission to yield ratio	بازده اتمی
non-nuclear	نااتمی
non-nuclear	غیراتمی
non-nuclear	ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
nuclear	هستهای
nuclear	مغزی
nuclear	اتمی
nuclear	مربوط به اتمی
nuclear parity	همطرازی اتمی
nuclear parity	قدرت اتمی یکسان
nuclear particle	هستک
nuclear pile	پیل هستهای
nuclear-free	مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear power	نیروی هستهای
nuclear number	عدد هستهای
nuclear number	عدد جرمی
nuclear magneton	مگنتون هسته
nuclear membrane	عضوهستهای
nuclear fusion	همجوشی هستهای
nuclear whorl	پیچهستهای
nuclear power	انرژی هستهای
nuclear radiation	تشعشع هستهای
nuclear warfare	جنگ اتمی
nuclear submarine	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
nuclear transformation	تبدیل هستهای
nuclear radius	شعاع هسته
nuclear winter	زمستان اتمی
nuclear structure	ساختار هستهای
nuclear strike	تک هستهای
nuclear strike	تک اتمی
nuclear stalemate	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear size	اندازه هسته
nuclear reaction	واکنش هستهای
nuclear reaction	فرایند هستهای
nuclear warfare	میدان جنگ اتمی
nuclear fusion	گداخت هستهای
nuclear reactor	پیل اتمی
nuclear detector	اشکارساز هستهای
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
nuclear configuration	ترکیب هستهای
nuclear chemistry	شیمی هستهای
nuclear charge	بار هسته
nuclear cell	پیل اتمی
nuclear reactors	راکتور هستهای
nuclear family	خانواده هستهای
nuclear families	خانواده هستهای
nuclear reactors	واکنشگاه هستهای
nuclear reactors	پیل اتمی
nuclear reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear reactor	راکتور هستهای
nuclear dud	بمب عمل نکرده اتمی
nuclear technology	تکنولوژی هستهای
nuclear equipoise	گلوله اتمی ممنوعه
nuclear engineering	تکنولوژی هستهای
nuclear forces	نیروهای هستهای
nuclear fusion	ذوب هستهای
nuclear fusion	گداز هستهای
nuclear equipoise	گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear energy	انرژی هستهای
nuclear electron	الکترون هسته
nuclear electricity	الکتریسیته هستهای
nuclear fusion energy	انرژی ذوب هستهای
nuclear boiler room	اتاقکمولدبخارهستهای
nuclear power plant	نیروگاه هسته ای
nuclear power station	نیروگاه هسته ای
nuclear magnetic resonance	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
nuclear powered submarine	submarine nuclear
nuclear power station	نیروگاه هستهای
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
magnetic nuclear resonance	تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
effective nuclear charge	بار موثر هسته
civil nuclear powers	کشوردارای قدرت اتمی
civil nuclear powers	کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
nuclear binding energy	انرژی اتصال هستهای
production of electricity from nuclear energy	تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
a declared [pronounced] opponent of nuclear power	مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com