Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 124 (7 milliseconds)
English	Persian
nuclear particle	هستک
Other Matches
particle	ریزه
particle	خرده
particle	ذره
particle	حرف
particle	لفظ
vocative particle	حرف ندا
beta particle	ذره بتا
virtual particle	ذره مجازی
heavy particle	ذره سنگین
charged particle	ذره باردار
discrete particle	ذره مجزا
one particle eigenfunction	ویژه تابع یک ذره
particle accelerator	شتابده
particle board	نوتخته
particle board	تخته خرده چوب
particle density	وزن مخصوص حقیقی
particle growth	رشد ذره
point particle	ذره نقطهای
quasi particle	شبه ذره
foreign particle	جسم خارجی
fundumental particle	ذره
fundumental particle	ذره بنیادی
elementray particle	ذره
elementray particle	ذره بنیادی
elementary particle	ذره بنیادی
electron particle	ذره الکترونی
heavy particle	باریون
accelerated particle	ذره با شتاب
particle physics	فیزیک ذرات اتمی
particle physics	ریزچه فیزیک
anti particle	ضد ذره
particle physics	فیزیک ذرات
accelerated particle	ذره شتاب دار
alpha particle	ذره الفا
an intensive particle	ادات شدید
wave particle duality	دوگانگی موج- ذره
medium energy particle	ذره با انرژی متوسط
semistable elementry particle	ذره شبه پایدار
energy levle of a particle	تراز انرژی ذره
medium energy particle	ذره میان انرژی
mobility of a charged particle	تحرک ذره باردار
semistable elementry particle	ذره نیم پایدار
quasi stable elementry particle	ذره شبه پایدار
quasi stable elementry particle	ذزه نیم پایدار
non-nuclear	غیراتمی
non-nuclear	ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
non-nuclear	نااتمی
nuclear	اتمی
nuclear	مغزی
nuclear	مربوط به اتمی
nuclear	هستهای
nuclear reaction	واکنش هستهای
nuclear reaction	فرایند هستهای
nuclear radius	شعاع هسته
nuclear radiation	تشعشع هستهای
nuclear parity	همطرازی اتمی
nuclear power	انرژی هستهای
nuclear power	نیروی هستهای
nuclear pile	پیل هستهای
nuclear-free	مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear number	عدد جرمی
nuclear number	عدد هستهای
nuclear size	اندازه هسته
nuclear winter	زمستان اتمی
nuclear membrane	عضوهستهای
nuclear whorl	پیچهستهای
nuclear warfare	میدان جنگ اتمی
nuclear warfare	جنگ اتمی
nuclear transformation	تبدیل هستهای
nuclear structure	ساختار هستهای
nuclear strike	تک هستهای
nuclear strike	تک اتمی
nuclear stalemate	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear submarine	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
nuclear reactor	راکتور هستهای
nuclear charge	بار هسته
nuclear chemistry	شیمی هستهای
nuclear configuration	ترکیب هستهای
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
nuclear detector	اشکارساز هستهای
nuclear dud	بمب عمل نکرده اتمی
nuclear electricity	الکتریسیته هستهای
nuclear electron	الکترون هسته
nuclear energy	انرژی هستهای
nuclear cell	پیل اتمی
nuclear parity	قدرت اتمی یکسان
nuclear reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear reactors	پیل اتمی
nuclear reactors	راکتور هستهای
nuclear reactors	واکنشگاه هستهای
nuclear families	خانواده هستهای
nuclear family	خانواده هستهای
nuclear reactor	پیل اتمی
nuclear engineering	تکنولوژی هستهای
nuclear fusion	همجوشی هستهای
nuclear fusion	گداخت هستهای
nuclear magneton	مگنتون هسته
nuclear fusion	گداز هستهای
nuclear fusion	ذوب هستهای
nuclear forces	نیروهای هستهای
nuclear technology	تکنولوژی هستهای
nuclear equipoise	گلوله اتمی ممنوعه
nuclear equipoise	گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear fission	انشقاق هستهای
nuclear fission	شکافت هستهای
nuclear boiler room	اتاقکمولدبخارهستهای
nuclear fusion energy	انرژی ذوب هستهای
nuclear magnetic resonance	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
nuclear power station	نیروگاه هسته ای
nuclear power plant	نیروگاه هسته ای
magnetic nuclear resonance	تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
nuclear binding energy	انرژی اتصال هستهای
nuclear power station	نیروگاه هستهای
effective nuclear charge	بار موثر هسته
nuclear powered submarine	submarine nuclear
civil nuclear powers	کشوردارای قدرت اتمی
civil nuclear powers	کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
production of electricity from nuclear energy	تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
a declared [pronounced] opponent of nuclear power	مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com