Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
English
Persian
null string
رشته پوچ
null string
رشته تهی
Other Matches
null
بی اثر
null
منفی
null
نول
null
تهی
null
صفر پوچ
null
بلااثر
null
باطل
null
ملغی
null
خنثی
null
پوچ
null
هیچ چیز
null
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
null
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
null
دستور برنامه کد کاری انجام نمیدهد
null
مجموعه حاوی صفرها
null
رشتهای که هیچ حرفی ندارد
null
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
null
لیستی که حاوی هیچ چیز نباشد
null
کان لم یکن
null
صفر
null and void
باطل و بی اثر
null character
کاراکتر تهی
null character
دخشه پوچ
null and void
باطل
null and void
کان لم یکن
null and void
بی اثر
null and void
کان یم لکن
null set
مجموعه تهی
null cycle
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
null hypothesis
فرضیه صفر
null hypothesis
فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
null instruction
دستورالعمل پوچ
null instrument
دستگاه صفر
null matrix
ماتریس تهی
null point
نقطه صفر
null set
مجموعه پوچ
null matrix
ماتریس صفر
null modem cable
کابل مودم خنثی
to string up
به هیجان اوردن
G-string
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
second string
بازیگر ذخیره
string along
موافق بودن
string along
<idiom>
فریفتن
string along
وفق داشتن معوق گذاردن
G-string
لنگ باریک
to string up
کوک کردن
to string up
اماده کردن
to string up
خفه کردن
string course
هره
inner string
زهداخلی
string course
رخبام
string course
قطاربندی
to string up
دارزدن
string
زهی
string
چسبناک دراز
string
به نخ کشیدن
string
بصف کردن
string
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
string
سری پیام یک سری گلوله
string
مربی خم کردن کمان و بستن زه
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
string
عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
string
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string
ریشهای
string
نخ مانند
string
نخ ریسمان
string
رشته
string
سیم
string
ردیف سلسله
string
قطار
string
رشته کردن نخ کردن
string
زه انداختن به
string
کشیدن
string
: ریش ریش
string
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
string
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
to string up somebody
کسی را دار زدن
to string up somebody
بدار آویختن کسی
string
زه دارکردن
first string
دائمی
first string
منظم
first string
درجه یک
string out
<idiom>
کش دادن چیزی
string
رشته کردن
string
: زه
string
تعداد حروف یک رشته
string
برچسب مشخصات یک رشته
string
رشتهای که فقط حاوی اعداد است
string
رشته خالی
string
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
string
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
string variable
متغیر رشته
string tie
کراوات باریک
string picture
روزنه کمان
string walking
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
stup string
رشته تنظیم
string operation
عملکردرشتهای
the look end of a string
ان سر نخ که باز و ازاد است
to harp on one string
پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
to harp on one string
پاتوی یک کفش کردن
outer string
زهبیرونی
string's heddle
نخ کجی
string's heddle
ورد
casing first string
عایقاولینطناب
symbolic string
رشته علائم
string bean
انواع لوبیا سبز
long string
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
leading string
ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
head string
خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
follow the string
وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
empty string
رشته خالی
string hand
دستی که زه را می کشد
draw string
بند لیفه
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
character string
رشته کاراکتری
bit string
رشته بیتی
string quartets
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
bit string
رشته ذرهای
alphabetic string
رشته الفبائی
string quartet
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
shoe string
بند کفش
string beans
انواع لوبیا سبز
navel string
بند ناف
character string
رشته دخشهای
search string
رشته جستجو
string operation
عملیات رشتهای
string manipulation
دستکاری رشتهای
string manipulation
دستکاری رشته
string length
طول رشته
string handling
بکارگیری رشته
string formula
فرمول رشتهای
string fingers
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
string file
پرونده رشتهای
string silencer
صداگیر
string dampener
صداگیر
shot string
ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
string arm
بازوی زه کش
string band
دسته موزیک سازهای سیمی
string bass
ویولون سل بم
string board
تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
string bass
کنترباس
suspension insulator string
عایقسیمهایمتراکم
cut-string stairs
بغل بند باز
string processing languages
زبانهای پردازش رشته
bow string truss
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com