Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
objective glass	عدسی شیئی
Other Matches
objective	منظور ازعملیات
objective	عملی
objective	عدسی شیئی
objective	دارای وجود خارجی
objective	برون ذات
objective	چیزی که کسی سعی به انجام آن دارد
objective value	ارزش عینی
objective value	ارزش واقعی
objective	اماج
objective	هدف
objective	بی طرف
objective	قابل مشاهده
objective	علمی و بدون نظر خصوصی
objective	حالت مفعولی
objective	برونی
objective	عینی
objective	هدف منظور
objective	واقعی
objective	معقول
objective	مقصود
objective language	زبان مقصود
objective data	دادههای واقعی
design objective	هدف طراحی
objective data	دادههای عینی
intermediate objective	هدف واسطه
objective complement	اسم یا صفت یاضمیرمکمل صفت موضحه درمسندالیه
limited objective	هدف نزدیک به جبهه دشمن
objective case	حالت مفعولی
objective case	مفعولیت
objective anxiety	اضطراب عینی
objective lens	عدسی شیئی
objective method	روش عینی
objective complement	مکمل موضوع
objective function	تابع هدف
objective type	سنخ عینی
objective test	ازمون عینی
stockage objective	هدف ذخیره انبار
stockage objective	هدف انبار
successive objective	هدفهای متوالی
objective reality	واقعیت برونی
objective reality	واقعیت عینی
objective psychology	روانشناسی عینی نگر
objective plane	افق هدف
objective point	مقصد
limited objective	هدف محدود
objective point	سمت مورد توجه
objective plane	سطح افق هدف
Please be unbiased(fair,objective).	تعصب بخرج ندهید
to f. glass	شیشه گری کردن
glass	شیشه ذره بین عدسی
glass	شیشه الات
glass	الت شیشهای
glass	عینک
glass	ایینه شیشه دوربین
glass	استکان
glass	گیلاس جام
glass	لیوان
glass	ابگینه
glass	شیشه
glass	شیشه گرفتن
glass	عینک دار کردن شیشهای کردن
glass	صیقلی کردن
looking-glass	ائینه
looking glass self	خود ایینهای
looking glass	اینه
looking glass	ایینه
glass	عدسی
glass	دستگاه بارومتر
glass	دستگاه ارتفاع سنج دوربین
glass	لیوان یخ
glass	زجاج
rolled glass	شیشه نورد خورده
rain glass	میزان الهوا
rain glass	میزان سنج
race glass	دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
pier glass	ایینه قدی
object glass	عدسی شیئی
ornamental glass	شیشه تزئینی
opera glass	دوربین مخصوص اپرا
glass eye	چشم شیشهای
obscured glass	شیشه مات
obscured glass	شیشه تار
opaque glass	شیشه کدر
object glass	عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
safety glass	عینک ایمنی
safety glass	شیشه ایمنی
crown glass	شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
cocktail glass	لیوانمخصوصمشروب
champagne glass	گیلاسگردشامپاین
burgundy glass	بورگندی
burgundy glass	لیوان
brandy glass	گیلاسکنیاک
bordeaux glass	گیلاسمخصوصشرابفرانسوی
beer glass	لیوانآبجو
wired glass	شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
glass cover	پوشششیشهای
glass dome	برآمدگیشیشهای
glass roof	سقفشیشهای
There is a glass missing.	یک لیوان کم است.
a glass of water	یک لیوان آب
glass fibre	فایبرگلاس
port glass	جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
liqueur glass	جام لیکور
hock glass	جام پایهبلند
glass sphere	گویشیشهای
glass slide	اسلایدشیشهای
wire glass	شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
weather glass	هواسنج میزان الهوا
water glass	شیشه مایع
soluble glass	سدیم سیلیکات
sight glass	شیشه مرئی
sheet glass	شیشه ورقی
sheet glass	شیشه جام
security glass	شیشه نشکن
security glass	شیشه ایمنی
safety glass	شیشه اطمینان
safety glass	شیشه نشکن
soluble glass	شیشه مایع
spun glass	شیشه تاب خورده
spun glass	شیشه مذاب الیاف مانند
water glass	لیوان اب
water glass	اب شیشه
water glass	شیشه محلول
watch glass	شیشه ساعت
tempered glass	شیشه ابداده
stined glass	شیشه رنگی
spy glass	تلسکپ یادوربین کوچک
spun glass	شیشه ریسیده
safety glass	شیشه بی خطراتومبیل
night glass	دوربین شب
glass eyed	کور
glass blower	شیشه گر
gauge glass	درجه اب
frosted glass	شیشه مات
frosted glass	شیشه کدر
focusing glass	ذره بین جیبی
flint glass	فرف بلور
flint glass	بلور
finger glass	فرف انگشت شوئی
glass blowing	شیشه گری
glass bulb	حباب شیشهای
glass eye	چشم مصنوعی
glass eye	عینک
glass electrode	الکترود شیشهای
glass dust	خرده شیشه
glass cutter	شیشه بر
glass cutter	الماس شیشه بری
glass cloth	شیشه پاک کن
glass cloth	کهنه شیشه پاک کن
field glass	عدسی درونی دوربین یاذره بین
field glass	دوربین صحرایی
eye glass	عینک دستی
burning glass	ذره بین
bell glass	مردنگی
plate glass	شیشه سنگ شیشه تختهای
plate glass	شیشه لوحی
magnifying glass	ذره بین
cut glass	بلور کریستال
stained glass	شیشه بندی منقوش
burning glass	عدسی محدب یاایینه مقعر
burning glass	عینک جوشکاری
cast glass	شیشه جام ریختگی
eye glass	شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
drinking glass	فنجان
drinking glass	گیلاس
cupping glass	شاخ حجامت
crystal glass	بلور
crown glass	شیشه گردیاچرخی
colored glass	شیشه رنگی
cast glass	شیشه ریخته گی
stained glass	شیشه کاری منقوش
glass eyed	بی حالت
muscovy glass	شیشه معدنی
hand glass	ذره بین
hand glass	کوچک دسته دار
hand glass	ایینه
ground glass	نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
granulated glass	شیشه دان دان
granulated glass	شیشه اج دار
hand glass	ساعت شنی
hard glass	شیشه سخت
he is blowing glass	شیشه را با فوت درست کردن
muscovy glass	سنگ طلقی
mirror glass	شیشه اینه
measuring glass	درجه دار
measuring glass	پیمانه
liquid glass	شیشه مایع
lime glass	شیشه اهکی
lead glass	شیشه سربی
hour glass	ساعت ریگی
glass wool	پشم شیشه
glass wool	تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
glass wool	پشم یا براده شیشه پشم شیشه
glass paper	کاغذ گلاسه
minute glass	ساعت ریگی دقیقهای
glass fibers	الیاف شیشه
glass kiln	کوره شیشه گری
glass jaw	بوکسوراسیب پذیر
glass jaw	ارواره شیشهای
glass house	گلخانه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com