English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English Persian
observing sector قطاع دیدبانی
observing sector منطقه دیدبانی
Other Matches
observing دیدبانی کردن
observing مشاهده کردن
observing گفتن برپاداشتن
observing دیدن
observing ملاحظه کردن
observing مراعات کردن مشاهده کردن
observing رعایت کردن
observing افهار عقیده کردن
observing معاینه کردن
observing نظردادن
observing بجا اوردن
prime focus observing capsule کپسولجذبکنندهتمرکزنخست
sub sector زیربخش
sub sector بخش فرعی
sector تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector ناحیه
sector قطاع
sector جزء تقسیم کردن
sector قطاع دایره
sector قسمتی ازجبهه
sector خط کش ریاضی ناحیه
sector بخش
sector منطقه
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector منطقه واگذاری
sector تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector منطقه ماموریت قطاع اتش
sector محله
sector of fire منطقه اتش
sector of a sphere اکلیل کروی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
sector addressing نشانی دهی قطاعی
real sector بخش متغیرهای حقیقی
real sector بخش واقعی
productive sector بخش تولیدی
observation sector قطاع دیدبانی
nonmonetary sector بخش غیر پولی
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
sector of search منطقه کاوش
two sector model الگوی دو بخشی
two sector economy اقتصاد دو بخشی
traditional sector بخش سنتی
throwing sector نقطه فرود وسیله پرتاب شده
teritiary sector بخش ثالثه
teritiary sector بخش سوم
spherical sector قطاع کروی
soft sector علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
service sector بخش خدمات
sector of search منطقه تجسس رادار
sector of search منطقه مراقبت رادار
sector commander فرمانده ناحیه
monetary sector بخش پولی
bad sector شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
sector of responsibility منطقه مسئولیت
nonformal sector بخش غیر رسمی
agricultural sector بخش کشاورزی
private sector بخش خصوصی
public sector بخش دولتی
bad sector قطاع بد
bad sector قطاع خراب
defense sector منطقه پدافندی
modern sector بخش جدید
modern sector بخش نوین
main sector بخش اصلی
infrastructural sector بخش زیربنائی
informal sector بخش غیر رسمی
hard sector قطاع سخت افزاری
government sector بخش دولتی
public sector بخش عمومی
disk sector قطاع دیسک
disk sector بخش دیسک
worm and sector sleering چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
sector interleave factor عامل جاگذاری قطاع
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense sector منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
fire support sector منطقه پشتیبانی اتش
steering worm sector چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
steering worm sector تاج فرمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com