Dictiornary-Farsi | occupational hazard | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 60 (4 milliseconds)

English	Persian
occupational hazard	سانحه شغلی
occupational hazard	صدمه شغلی


Other Matches

occupational	شغلی
occupational	حرفهای
occupational	مربوط به شغل
occupational stability	ثبات شغلی
occupational psychology	روانشناسی شغلی
occupational mobility	تحرک شغلی
occupational interests	رغبتهای شغلی
occupational family	گروه شغلی
occupational aptitude	استعداد شغلی
occupational accident	حادثه در حین کار
occupational hierarchy	سلسله مراتب شغلی
occupational test	ازمون شغلی
occupational disease	امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
occupational hazards	صدمه شغلی
occupational therapy	درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
occupational therapy	کاردرمانی
occupational hazards	سانحه شغلی
civilian occupational specialty	کدهای تخصصی غیرنظامی
dictionary of occupational titles	واژگان عنوانهای شغلی
military occupational speciality	تخصص شغلی نظامی
military occupational speciality	کد تخصصی نظامی
civilian occupational specialty	تخصص غیر ارتشی
kuder occupational interest survey	رغبت سنج شغلی کودر
by hazard <adv.>	تصادفا
by hazard <adv.>	اتفاقا
by hazard <adv.>	تصادفی
by hazard <adv.>	برحسب اتفاق
by hazard <adv.>	بطور اتفاقی
by hazard <adv.>	بطور تصادف
at all hazard	با هر گونه مخاطره
hazard	بخطر انداختن
hazard	ضرر
hazard	زیان
hazard	امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard	اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazard	قمار
hazard	مخاطره
hazard	خطر
at all hazard	هرچه بادا باد
hazard	خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazard	طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazard	غرر
hazard	ناراحتی
potential hazard	خطر بالقوه
hazard signs	علایم امکان تولیدخطر
electrical hazard	خطرصاعقه
white hazard	به کیسه انداختن گوی سفیدبیلیارد
hazard signs	علایم خطر
explosion hazard	خطر انفجار
hazard signs	علائم خطر
radiation hazard	گزند تابش
safety hazard	مخاطره ایمنی
shock hazard	خطر تماس
to run the hazard	بچیزی تن دردادن
water hazard	مانع ابی در مسیر گوی گلف
to run the hazard	خودرادرمعرض مخاطره قراردادن
lateral water hazard	مانع برکهای به موازات مسیر گوی گلف
Pay attention to the house rules [hazard statements] .	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .