Dictiornary-Farsi | of good quality | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
of good quality	خوب
of good quality	مرغوب
of good quality	خوش جنس


Other Matches

What is good for the goose is good for the gander . One cant apply double standards .	یک بام ودو هوانمی شود
Good gracious ! Good heaven ! My god !	پناه برخدا
HE is good at math. He has a good head for figures.	حسابش ( ریاضیات ) خوب است
quality	نهاد چگونگی
quality	صفت
quality	تعریف
quality	نوع فرفیت
quality	وجود خصوصیت
quality	کیفیت
quality	چونی
in the quality of	بسمت
quality	ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
quality	استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality	بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
quality	چگونگی
quality	صفت چگونگی
quality	وضعیت
quality	تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality	طبیعت
the quality	بزرگان
the quality	مردمان متشخص
CD quality	چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
CD quality	اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
quality	بهترین کیفیت
draft quality	معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
letter quality	کیفیت حرفی
drawing quality	کیفیت کشش
of poor quality	نامرغوب
non skid quality	خاصیت ضد لغزش
of poor quality	بد
cutting quality	کیفیت برش
It depends on its quality.	بستگی به جنس ( مرغوبیت وکیفیت )آن دارد
correspondence quality	چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
near letter quality	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
certificate of quality	گواهی کیفیت
people of quality	بزرگان
people of quality	مردمان متشخص
tempering quality	قابلیت بهبود
stamping quality	کیفیت قالب گیری
of a middling quality	وسط
of a middling quality	میانه
quality of life	کیفیتزندگی
quality of waters	چگونگی ابها
quality engineering	مهندسی کیفیت
quality certificate	گواهی کیفیت
quality assurance	اطمینان از کیفیت
quality assurance	عملیات اطمینان از کیفیت جنس
quality factor	ضریب کیو
print quality	کیفیت چاپ
adjective of quality	صفت توصیفی
archival quality	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
superi or quality	جنس اعلی
letter quality	چاپ با کیفیت خوب
letter quality	کیفیت حرف
the quality of mercy	صفت رحم یارحمت
image quality	کیفیت تصویر
Quality Control	کنترل کیفیت
quality control	کنترل مرغوبیت
quality control	کنترل کیفی
quality control	کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
quality control	کنترل کیفیت
gross national quality	کیفیت ناخالص ملی
ambient quality standard	استاندارد کیفیت پرمون
acceptable quality level	سطح کیفیت قابل قبول
acceptable quality level	کیفیت مناسب
contractor quality control	سیستم کنترل کیفیت پیمانها
air quality criterion	معیار کیفیت هوا
letter quality printer	چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
heat proof quality	حالت نسوزی
quality control approval	تایید کنترل کیفیت
letter quality printer	چاپگرکیفیت حروف
fair average quality	کیفیت متوسط مناسب
letter quality printing	چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
letter quality printing	خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
to wed one quality to onether	دوصفت راباهم توام کردن
high quality steel	فولاد با کیفیت خوب
high-quality wool	پشم مرغوب و اعلاء
quality control tests	ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
heat proof quality	ثبات حرارتی
signal quality detector	اشکارگر کیفیت سیگنال
heat resisting quality	حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
high quality cast iron	چدن با کیفیت عالی
high quality sheet steel	ورق فولادی با کیفیت خوب
no new is good new	نبودن خبر
good f.	مهربانی
to come to good	عاقبت بخیرشدن
good for nothing	بی عرضه
good for nothing	بی ارزش
good look	خوش نما
good for nothing	بی مصرف
good will	حسن نیت
good will	حق کسب و پیشه وتجارت
good will	سرقفلی
it is in good keep	انراخوب نگاه میدارند
it is in good keep	خوب نگاه داشته یاحفافت شونده
in good f.	نیت پاک
good will	رضامندی
much of it was good	مقدار زیادی از ان خوب بود خیلیش خوب بود
good will	میل
good f.	خوش قلبی
no new is good new	یارویدادتازه خودیک خبر خوشی است
of a good d.	خوش حالت
It's good to see you again.	خیلی خوشحالم از اینکه شما را دوباره میبینم.
good-looking <adj.>	خوش قیافه
good-looking <adj.>	خوشرو
Good for you	دست خوش
to look good	خوشگل بودن
to be good-looking	خوشگل بودن
to look good	زیبا بودن
I'm still not quite sure how good you are.	من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
to be up to no good	کار بدی [خطایی] کردن
We've never had it so good. <idiom>	وضع [مالی] ما تا حالا اینقدر خوب نبوده است.
well and good <idiom>	رضایت بخش
of a good d.	خوش مشرب
particular good	عین شخصی
to be good-looking	زیبا بودن
to come to good	نتیجه خوب دادن
to come to good	راست امدن
well and good	باشد چه ضرر دارد
your is not as good as his	مال شما انقدر خوب نیست که مال او
You did well. Good for you.	خوب کردی
What is good enough for others should be good enough for you.	خونت که از بقیه رنگین تر نیست
He is good for nothing.	به هیچ دردنمی خورد
He went for good.	رفت و دیگه نیامد
What is the use ? what good wI'll it do ?	فایده اش چیست ؟
Go while the going is good .	تا فرصت با قی است برو
do someone good <idiom>	سود بردن از کسی
for good <idiom>	برای همیشه ،پایدار
so far, so good <idiom>	تا حالاهمه چیز روبه راه است
good	خوب
good	سود مال التجاره
good-looking	زیبا
good-looking	خوشگل
good looking	خوش منظر
good	خیر
good looking	زیبا
good looking	خوشگل
good	مال منقول محموله
for good	برای همیشه
for good	بطور قطعی
good	کالا
good-for-nothing	حرف مفت
good-for-nothing	شخص یا چیز بیمعنی
good	جنس
good	مسیر خاکی مرطوب و محکم
good	کامیابی
good a	عصر شمابخیر
good	نیکو
good	نیک
good	پسندیده خوش
good	مهربان
good by	خدا حافظ بدرود
good by	وداع
good	سودمند مفید
good	قابل
good	پاک معتبر
good	صحیح
good-looking	خوش منظر
good-looking	شکیل
good	شایسته
good	ممتاز ارجمند
good	توپ زنده
good looking	شکیل
good	خیر فایده
good d.	صبح شما بخیر
good d.	بامدادنیک
good	اجناس
good looks	زیبایی
come to good	نتیجه خوب دادن
good looks	قشنگی
as good as	بهمان خوبی
as good as	خیلی خوب
very good	خیلی خوب
very good	بسیار خوب
by the good of	با کمک
by the good of	با مساعی جمیله
good	معتبر موجه نسبتا" زیاد
good	سودمند
do good to others	بدیگران نیکی کنید
do good	احسان کردن
do good	نیکی کردن
good day	روز به خیر
say a good word for	تعریف کردن
To be a good mixer.	با مردم خوب جوشیدن ( معاشرت کردن )
good afternoon	سلام
that is a good idea	خوب فکری است
A good-for-nothing. A nincompoop.	آدم بی بو وخاصیت
One must take the bad with the good .	باید خوب وبدش راقبول کرد
good afternoon	خداحافظ
It might be a good idea for you to come .	بد نیست شما هم بیایید
that is a good idea	خوب نظری است
In fact, that is just what is good about it.	اتفاقا"خوبیش در همین است
I am thinking of your own good.	من خو بی شما رامی خواهم
It is much too good for him . it is much more than he deserves.	از سرش هم زیاد است
Good day!	روز خوش
bonded good	کالای گمرکی
as good as one's word	خوش قول
Good night.	شب بخیر
social good	کالاهای اجتماعی
He is good at English.	انگلیسی اش خوب است