English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (8 milliseconds)
English Persian
off print چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
Search result with all words
print عکس چاپی
print مواد چاپی
print چاپ کردن
print چاپ
print طبع
print منتشرکردن
print ماشین کردن
print باسمه
print گراوور
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
print مشابه 7861
print حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print به جای چاپ یک حرف
print روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
print طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print عنوان و..
print بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
print تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print به italic
print برود
print توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
print پس از اتمام کار جاری
print کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print آخرین صفحه چاپ شده
print حروف جوهری روی کاغذ
print قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
print فرمان PRINT
annotated print عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
blue print رسم فنی
blue print زمینه ابی
blue print فون ابی
blue print تون پلات ابی
contact print چاپ خشک
contact print چاپ به طریقه تماس
core print تکیه گاه ماهیچه
cotton print چیت
finger print اثر انگشت
finger print department اداره انگشت نگاری
foot print جای پا
foot print رد پا
hoof print اثر سم
hoof print جای سم
instant print چاپ انی
lithographic print چاپ سنگی
merge print program برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
news print کاغذروزنامه
photo print چاپ عکسی
photo print چاپ عکس
print letters دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
print bar میله چاپ
print chain زنجیر چاپ
print chart فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
print control character کاراکتر کنترل چاپ
print controller کنترل کننده چاپ
print density تراکم چاپ
print dress جامه چیت
print dress لباس چیتی
print drum طبله چاپ
print element عنصر چاپ
print engine مکانیسم چاپ
print engine موتور چاپ
print hammer چکش چاپ
print hand دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
print head نوک چاپ
print head هد چاپ
print layout sheet ورقه طرح چاپ
Print Manager امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
print out چاپ اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر با چاپگر
print position مکان چاپ
print position موقعیت چاپ
print quality کیفیت چاپ
print queue صف چاپ
print reference شماره عکس هوایی
print reference شماره سری عکس هوایی
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
print spooling progarm برنامه ردیف کننده چاپ
print wheel چرخ چاپ
projection print روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
ratio print عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
small print چاپ ریز
small print حروف چاپی ریز
sprigged print قلمکارگل وبته دار
the book is print کتاب زیر چاپ است
the book is print کتاب برای فروش موجودایت
thrumb print اثر شست
thumb print اثر شست
thumb print جای شست
to print out چاپ کردن در عکاسی
fine print متن چاپ شده با حروف ریز
print drying rack میلهرنگیخشکشونده
print head drive درایوسرپرینت
Other Matches
out of print <adj.> چاپ کالا تمام شده
screen print چاپتصویر
print washer رنگشور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com