English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (5 milliseconds)
English Persian
offensive league اتحادیه تهاجمی
offensive league اتحادتهاجمی
Other Matches
offensive <adj.> حمله
offensive اهنانت اور رنجاننده
offensive کریه
offensive زشت یورش
offensive اهانت امیز تهاجمی
offensive افند
offensive عملیات افندی
offensive تهاجم تهاجمی حمله عمومی
offensive متجاوز
offensive <adj.> مهاجم
offensive متهاجم
offensive <adj.> تهاجمی
league اتفاق
in league متحد
in league هم پیمان
in league with <idiom> موافقت مخفیانه
league واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
league مسابقههای دورهای باشگاهها
league لیگ
league پیمان
league اتحادیه
league هم پیمان شدن گروه ورزشی
league اتحاد متحد کردن
league اتحاد
league مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
offensive weapon سلاح خطرناک
offensive weapon سلاح تهاجمی
offensive alliance پیمان تهاجمی
offensive block دفاع تهاجمی
offensive foul خطای حمله
offensive war جنگ تهاجمی
offensive movement حرکت تهاجمی شمشیرباز
offensive weapon الت قتاله
counter offensive حمله متقابل
air offensive عملیات افندی هوایی
offensive player شطرنجباز حملهای
air offensive افندهوایی
counter offensive پدافند متقابل
Arab League اتحادیهی عرب
defensive league اتحادیه دفاعی
To collude with someone . to be in league with someone. با کسی روی هم ریختن (تبانی کردن ؟ساخت وپاخت کردن )
league table جدوللیگ
Ivy League نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
Ivy League آیوی لیگ
league of nations تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
big league لیگ سطح بالا
bush league لیگ سطح پایین
defensive league اتحاد دفاعی
league of nations جامعه ملل
minor league دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
minor league لیگ فرعی
moslem league مسلم لیگ
moslem league جامعه مسلمانان
moslem league اولین حزب پاکستان که درزمان حیات محمد علی جناح که رهبر ان بود مقتدرترین حزب پاکستان محسوب می شد
big league لیگ بزرگ
covenant of the league of nations منشور جامعه ملل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com