English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
office of records دفتر بایگانی
office of records بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
Other Matches
records available اطلاعات موجود
records اسناد
records پرونده ها
records بایگانی
records سوابق
records available امار دردست
service records سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
track records سابقه
track records آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
dead records بایگانی راکد
cost records مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
track records پیشینه
aircraft records اسناد هواپیما
service records پروندههای خدمتی
plant records امار تجهیزات کارگاه
pay records پرونده لیست حقوق
pay records اسنادحقوقی
medical records پرونده پزشکی مدارک بهداشتی
medical records پروندههای بهداری
records depository بایگانی راکد
records depository بایگانی عمومی
fixed size records رکوردهای با اندازه ثابت
variable length records رکوردهای با طول متغیر
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
in office در دفتر
Near our office . نزدیک اداره ما
office خدمت
to i. anyone with an office به کسی منصب دادن
to r. any one in an office کسی رادوباره به منصبی گماشتن
little office نماز مخصوص حضرت مریم
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office مناسب برای استفاده در شرکت
office کامپیوتر کوچک
office کار وفیفه
office اشتغال
office مسئولیت احرازمقام
office مقام
office شغل
office اداره
office اطاق دفتر
office اطاق
office شغل عمومی
office محل کار اداره
office محل کار
office دفتر کار
office دفتر
office وفیفه
office منصب
site office دفتر ساختمانی
subhome office شعبه اصلی یک اداره
subhome office شعبه دفتر اصلی
stationery office اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
site office دفتر مشاوراملاک
purchasing office دفتر خرید
record office اداره بایگانی کل
registered office اقامتگاه قانونی شرکت
removal from office عزل
purchasing office قسمت خرید
out of [outside] office hours خارج از ساعات اداری
office manager رئیس اداره
office manager رئیس دفتر
office of the future ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
office of the future ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office work کار اداری
paperless office اداره بی کاغذ
patent office اداره ثبت اختراعات
office chair مبل اداری
period of office دوره تصدی
office chair صندلی اداری
office tower برجکارهایاداری
police office کلانتری
police office پاسگاه پلیس
printing office چاپخانه
office hours ساعات کار
tenure of office تصدی
tenure of office زمامداری
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
A new government wI'll take office . حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
booking office باجه فروش بلیت
ticket office باجه بلیت فروشی
booking office باجه رزرو بلیت
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
Where is the booking office? باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the ticket office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
information office دفتر اطلاعات
ticket office باجه فروش بلیت
government office اداره دولتی
the relevant office اداره مسیول
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
Outside office hours. خارج از وقت اداری
sorting office مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
the foreign office وزارت خارجه
ticket office محل فروش بلیت
ticket office باجه
to solicit an office درخواست ازیک شرکت
office-holders دیوان گر
office-holder صاحب منصب دولت
office-holder کارمند دولت
office-holder صاحب مقام
office-holder دیوان سالار
office-holder دیوان گر
office-holders صاحب منصب دولت
office-holders کارمند دولت
office-holders صاحب مقام
office-holders دیوان سالار
booking office گیشهفروشبلیط
placement office موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
registry office اداره ثبت
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
during his tenure of office درمدت تصدی او
drawing office دفتر طراحی
drawing office دفتر نقشه کشی
war office وزارت جنگ
central office تلکس و تلگراف
central office مرکز تلفن
central office دفتر مرکزی
end office دفتر انتهایی
end office شعبه جز
head office اداره مرکزی
governor's office فرمانداری
good office مساعی جمیله
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
finance office اداره دارایی
exchange office مرکز تلفن خودکار
engineering office دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
engineering office دفتر مهندسی
census office اداره امار و ثبت احوال
census office دایره سجل و احوال
post office پستخانه
box office باجه بلیط فروشی
box office گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
Home Office وزارت داخله
Home Office وزارت کشور
office automation خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Foreign Office وزارت امور خارجه
register office اداره ثبت احوال
post office اداره مرکزی پست
post office محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
cash office صندوق
cash office دایره صندوق
branch office دفتر شعبه
branch office شعبه
automated office دفتر خودکار
audit office اداره حسابرسی
audit office دفتر حسابرسی
head office دفتر مرکزی
notary office دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
office hours ساعات اداری
labour office اداره کارگزینی
office boy فراش
office copy رونوشت مصدق
land office اداره املاک وثبت اراضی
office computer کامپیوتر اداری
office building ساختمان اداری
office boy پیشخدمت
lawyer's office دارالوکاله
office attorney وکیل دفتر
lawyer's office دفتر وکالت
main office مرکز اصلی
notary office محضر
job office دفتر کارگاه
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
india office وزارت هند
india office اداره امورهندوستان
office bearer بعدا پرسیده شود
holy office جامعه راهبان ومومنین
jack in office رسیده است
inquiry office اداره خبر گیری
inquiry office دفتر اطلاعات
intelligence office دفتر راهنمایی
intermediate office مرکز میانی
intelligence office دفتر اطلاعات
investiture with an office برگماری بکار
investiture with an office اعطای منصب
office of the public prosecutor دادسرا
notary public's office دفتر اسناد رسمی
administrative contracting office دفتر استخدام کارگزینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
notary public office اسنادرسمی
administrative contracting office دفتراداری
vehicle registration office اداره راهنمایی و رانندگی
office information system سیستم اطلاعات اداری
office swivel chair صندلی گردان اداری
Home Office [British E] دفتر وزارت داخله
Home Office [British E] دفتر وزارت کشور
Currency exchange office صرافی
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
notary public office دفتر
land office business کار وسیع وبسیط وسریع کارپر سود یا پر موفقیت
central telegraph office مرکز تلگراف اصلی
civil status office دفتر سجل و احوال
command issuing office دفتر توزیع فرامین یکان
command issuing office دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
joint petroleum office دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
head office of company مرکز اصلی شرکت
telephone central office مرکز تلفن خودکار
general posr office اداره مرکزی پست در لندن
lost property office دفتر اشیای گم شده
public prosecutor's office دادسرا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com