Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
English
Persian
official receiver
اعتصاب رسمی
official receiver
اعتصاب باجایزه سندیکا
official receiver
عضو نافر
official receiver
مدیر تصفیه
Other Matches
official
قانونی
official
رسمی
official
موثق و رسمی
official
عالیرتبه رسمی
official
صاحب منصب
official
کارمند دولت
official
کارمند
official
مامور
official
تشریفاتی
official
اداری
receiver
دستگاه خوراک دهنده
receiver
دریافت کننده
d.c. receiver
رادیوی جریان مستقیم
receiver
گیرنده
receiver
جعبه خزانه
receiver
جعبه خوراک دهنده
receiver
دستگاه گیرنده بی سیم
receiver
گیرنده رادیویی
receiver
گوشی تلفن
receiver
متصدی دریافت
receiver
گوشی
receiver
دستگاه گیرنده
receiver
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
receiver
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receiver
فرف گیرنده
receiver
خبرگیر
receiver
خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
receiver
مال خر
receiver
ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند
receiver
مدیر تصفیه
receiver
توپگیر
official oath
سوگند قانونی یا رسمی
official notification
افهارنامه
official meeting
اجتماع رسمی
official meeting
ملاقات رسمی
official liquidator
مدیر تصفیه
official language
زبان رسمی
official jurnal
روزنامه رسمی
official prices
قیمتهای رسمی
official rate
نرخ رسمی
official calibration
واسنجی رسمی
[مهندسی]
He is a corrupt official .
مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
semi official
نیمه رسمی
official visit
بازدید رسمی فرمانده
official submission
مناقصه عمومی
official religion
دین رسمی
official receipt
رسید رسمی
official gazette
روزنامه رسمی
official deed
سند رسمی
official communications
مکاتبات اداری
extra official
بیرون ازوفایف اداری
leading official
سرداور
line official
داور خط تجمع
lead official
سرداور
official document
سند رسمی
building official
بازرسان ساختمان
official authorities
مراجع رسمی
official channels
مجاری رسمی
official channels
طرق رسمی
official communications
ابلاغیه رسمی
extra official
غیر رسمی
universal receiver
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
universal receiver
رادیو برق و باتری
two valve receiver
گیرنده دو لامپی
tube receiver
گیرنده لامپی
dust receiver
مخزنگردوخاک
mouthpiece receiver
دریافتکنندهتکهدهانی
receiver gating
ولت افزایی گیرنده
sound receiver
دریافتگر صدا
battery receiver
رادیو باتری
amateur receiver
گیرنده اماتور
all wave receiver
رادیوی تمام موج
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
acid receiver
مخزن اسید
telephone receiver
گوشی تلفن
superheterodyne receiver
گیرنده سوپر هترودین
superheterodyne receiver
رادیوی سوپرهترودینی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
distilling receiver
گیرنده تقطیر
communication receiver
گیرنده مخابرات
portable receiver
رادیوی دستی
portable receiver
رادیوی قابل حمل
radio receiver
گیرنده رادیویی
television receiver
گیرنده تلویزیونی
beat receiver
گیرنده تداخلی
regenerative receiver
رادیوی واکنشی
certificate
[official document]
مدرک
certificate
[official document]
گواهی
To hold an official inquiry.
تحقیق رسمی بعمل آوردن
appointed by an official order
حکمی
high fidelity receiver
گیرنده رابط
long wave receiver
گیرنده موج بلند
receiver of stolen goods
خریدار مال مسروقه
single circuit receiver
گیرنده یک مداره
receiver output volume
شدت صوت گیرنده
receiver of stolen goods
مال خر
receiver volume control
کنترلصدایدریافتی
official log book of a ship
دفتر ثبت
tuned radio frequency receiver
رادیو با بسامد میزان شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com