English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
English Persian
officinal names of drugs نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
Other Matches
officinal دارویی
officinal دوایی
officinal طبی
officinal ساخته واماده
drugs دارو
drugs دارو [به طور کلی ]
drugs دوا زدن
drugs دارو خوراندن تخدیر کردن
drugs داروی مخدر
narcotic drugs مواد مخدر
depressant drugs داروهای کندساز
psychotropic drugs داروهای روان گردان
hallucinogenic drugs داروهای توهم زا
antianxiety drugs داروهای ضد اضطراب
ataractic drugs داروهای ارام بخش
hypnotic drugs داروهای خواب اور
the virtue of drugs خاصیت داروها
psychedelic drugs داروهای روان پریشی زا
tricyclic drugs داروهای سه حلقهای
drugs of every description [of all descriptions] همه نوع دارو
they rate as tonic drugs انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
names عناوین
names شهرت ها
names لقب ها
names اسم ها
names عنوان ها
names نام ها
names شهرت
Their names are as follows . اسامی آنها بقرار زیر است
first names نام کوچک
names نام
names نام یک شرکت بزرگ
names نام یک نوع محصول خاص
names کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
names لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
names ذکر کردن
names نامیدن نام بردن
names اسم
names نام و شهرت
names ابرو علامت
names نامیدن
names بنام صداکردن
names مشهور نامدار
names نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
names کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
names کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
names کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
names نام دادن
given names name christian =aphid
rug names اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
call someone names بد دهنی کردن
call someone names دشنام دادن
trade names نام تجارتی
family names نام فامیلی
family names اسم خانوادگی
brand names نام تجارتی
brand names علامت ساخت
pen-names نام مستعار نویسنده
family names نام خانوادگی
the underwritten names نامهای زیرین
the underwritten names اسامی ای که درزیرنوشته شده است
trade names اسم تجاری
Christian names نام اول شخص
maiden names نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
pen-names نام نویسندگی
call bad names فحش دادن
call bad names ناسزا گفتن
to call bad names فحش دادن به
His presentation was actually just a recital of names, places, and dates. مطالب ارایه شده او [مرد] در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com