English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (4 milliseconds)
English Persian
offset wraps تارهای مخالف [لول باف]
Other Matches
under wraps <idiom> کادو پیچ
wraps بسته بندی کردن
wraps پیچیدن
wraps قنداق کردن پوشانیدن
wraps لفافه دار کردن پنهان کردن
wraps پتو
wraps خفا
wraps پنهانسازی
offset دوخم
offset دوخم شدگی
offset تهاتر
offset مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offset جبران کردن
offset افست
offset حاشیه صحافی
offset دوخم کردن
offset پایاپای
offset چاپ افست
offset جابجاسازی
offset مبدا نقطه شروع مسابقه
offset چین خمیدگی
offset انحراف
offset وزنه متعادل
offset رقم متعادل کننده متعادل کردن
offset جبران کردن خنثی کردن
offset چاپ افست کردن افست
offset جبران
offset عوض
offset حساب تهاتر
offset جبران کردن جبران
offset تسویه کردن
offset خارج از عمل چاپ افست
offset حذف شده
offset plottin روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
offset point در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
photo offset چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
offset knots گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
offset of one obligation against another تهاتر حاصل شدن بین دو دین یا دو تعهد
offset method روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
offset distance فاصله برون محوری
offset distance مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
offset bombing روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
binding offset حاشیه جبران شیرازه
target offset methode روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
angle offset method روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
line offset method روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com