English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
English Persian
offshore winds بادهای غیرساحلی
offshore winds بادخشکی بادهای دور از ساحل
Other Matches
offshore دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
offshore از جانب ساحل
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
offshore دورکران
offshore دور از ساحل
to offshore something چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد]
offshore well چاهساحلی
offshore drilling حفاریساحلی
offshore company شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
to move one's operation offshore شرکت خود را به خارج [از کشور] منتقل کردن
from the four winds ازچهارسو
from the four winds ازهمه طرف ازهمه جهت
from the four winds از اطراف
winds :پیچاندن
winds خسته کردن یاشدن ازنفس افتادن
winds پیچ دان کوک کردن
winds ازنفس انداختن نفس
winds انحناء
winds انحنایافتن
winds درمعرض بادگذاردن
winds نفخ بادخورده کردن
winds حلقه زدن
winds چرخاندن
winds باد
winds : باد
winds قدرت تنفس کامل
winds سمت وزش باد فرصت دادن به اسب برای تازه کردن نفس
winds پیچیدن
solar winds باد خورشیدی
trade winds بادهای تجارتی
on shore winds باد دریایی
on shore winds دریا باد
polar winds بادهای قطبی
low level winds بادهای نزدیک سطح زمین
low level winds بادهای سطحی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com