Dictiornary-Farsi | one anxious week of waiting | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 82 (5 milliseconds)

English	Persian
one anxious week of waiting	یک هفته انتظار با نگرانی


Other Matches

anxious	دلواپس
over anxious	زیاد دل واپس
over anxious	اشفته مضطرب
to be anxious about somebody	دلواپس کسی بودن
We were all so anxious about you.	ما همه به خاطر تو اینقدر نگران بودیم.
anxious	مضطرب
anxious	بیم ناک
anxious	ارزومند
anxious	مشتاق اندیشناک
an anxious time	مرحله پر اضطراب
no waiting	توقف ممنوع
to keep any one waiting	کسیرا چشم براه
to keep any one waiting	نگاه داشتن
To keep someone waiting .	کسی را معطل کردن
What are you waiting for ?	معطل چه هستی ؟
to keep somebody waiting	کسی را معطل نگه داشتن
he kept me waiting	مرامنتظریامعطل نگاه داشت
waiting	چشم براه
waiting	منتظر
next week	هفته گذشته
per week	هر هفته
A whole week	یک هفته تمام
this d. a week	یک هفته از امروز
a week	یک هفته
She comes here at least once a week .	دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
week	هفت روز
week	هفته
last week	هفته گذشته
for a week	برای یک هفته
waiting lists	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting lists	لیست انتظار
waiting game	صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
waiting games	صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
ladies-in-waiting	ندیمه ملکه
waiting-rooms	اطاق انتظار
ladies-in-waiting	مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting	خادمه
waiting-room	اتاق انتظار
lady-in-waiting	خادمه
waiting list	لیست انتظار
lady in waiting	ندیمه ملکه
waiting-room	اطاق انتظار
maid in waiting	ندیمه
maid in waiting	پیشخدمت مخصوص
lady-in-waiting	مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting	ندیمه ملکه
waiting time	زمان انتظار
lady in waiting	خادمه
lady in waiting	مستخدمه مخصوص ملکه
waiting room	اطاق انتظار
waiting delay	تاخیر ناشی از عدم توانایی پرداخت
waiting state	وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا
waiting position	ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
passion week	هفته مصیبت
gang week	هفتهای سه روزدران بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
at least four times a week	کم کمش چهار بار در هفته
A week from today	هفت روز پس از امروز
What's the charge per week?	اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
What is the price per week?	قیمت برای یک هفته چقدر است؟
what day of the week is it?	امروز چند شنبه است امروزچه روزی است
week end	اخر هفته
week day	روز معمولی هفته
tomorrow week	هشت روز دیگر
to morrow week	از فردا یک هفته
passion week	هفته پیش از رستاخیز مسیح
inside of a week	در یک هفته کمتر
inside of a week	کمتر از یک هفته
Holy Week	هفتهی مقدس
work week	کارهفته
rag week	هفتهایکهدرآنبرایامورخیریهپولجمعمیکنند
She is week and wet.	آدم شل و ولی است
write me every week	هر هفته برای من نامه بنویسید
We are waiting for the rain to stop .	معطل بارانم که بند بیاید
I had my car broken into last week.	هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
We stayed at the seaside for one week .	یک هفته کنا ردریا ماندیم
Every day of the week but Sundays.	همه روز هفته غیر از یکشنبه ها
Perhaps you are waiting for the plums fall into your mouth.	لابد انتظار داری که لقمه را بجوند ودهانت بگذارند
Trade ( business ) is slack this week .	این هفته بازار ( تجارت ) کساد است
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.	هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
I worked ten hours a day this week and my boss bit my head off for not doing my share of the work!	من این هفته روزی ده ساعت کار کردم، اما رئیسم بخاطر کم کاری توبیخم کرد!