English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
one level memory حافظه یک سطحی
Other Matches
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory یادگار یاد بود
immediate memory حافظه فوری
to the memory of به یادبود
in memory of <idiom> به صورت رایگان
memory حافظه
memory یاد
memory خاطره
memory حافظه دستگاه کامپیوتر
extended memory حافظه توسعه یافته
read mostly memory حافظه بیشتر خواندنی
read only memory حافظه فقط خواندنی
external memory حافظه خارجی
real memory حافظه واقعی
real memory حافظه حقیقی
extended memory حافظه تمدیدی
real memory حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
racial memory حافظه نژادی
programmable memory حافظه برنامه پذیر
passive memory حافظه منفعل
shadow memory محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
memory sniffing ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory span فراخنای یاد
memory trace رد یاد
memory word کلمه حافظه
optical memory حافظه نوری
memory snapshot تصویر لحظهای حافظه
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
photodigital memory خواندن چند بار
recent memory حافظه نزدیک
refresh memory واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
screw to the memory بذهن سپردن
search memory حافظه جستجو
cryogenic memory استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
secondary memory حافظه ثانویه
semiconductor memory حافظه نیمه هادی
semiconductor memory حافظه نیمه رسانا
shadow memory جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow memory حافظه ثانوی موقت
shadow memory شبه حافظه
core memory حافظه هستهای
core memory حافظه چنبرهای
coordinate memory حافظه مختصاتی
screen memory خاطره پوشان
scratchpad memory حافظه چرکنویس
regenerative memory عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
regenerative memory رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory حافظه باز زا
regenerative memory حافظه احیاء کننده
eidetic memory یاد روشن
EDO memory ذخیره کند
EDO memory فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
remote memory حافظه دور
dynamic memory حافظه پویا
shared memory حافظه تسهیم شده
rotating memory حافظه چرخشی
disk memory حافظه دیسک
scratchpad memory حافظه چرکنویسی
conventional memory این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
low memory فضای حافظه تا چند کیلوبایت
memory bank بانک حافظه
memory dependent وابسته حافظه
memory dependent متکی به حافظه
memory drum گردونه یاد
memory dump روگرفت حافظه
memory dump رونوشت ازحافظه
memory for digits حافظه عددی
memory guard نگهبان حافظه
memory hierarchy سلسله مراتب حافظه
memory illusion خطای یاد
memory cycle چرخه حافظه
memory chip تراشه حافظه
magnetic memory حافظه مغناطیسی
main memory حافظه اصلی
mass memory حافظه انبوه
memory address نشانی حافظه
memory address ادرس حافظه
memory afterimage رد تصویر یاد
memory allocation اختصاص حافظه
memory bandwidth پهنای باند حافظه
memory cache حافظه پنهان
memory capacity گنجایش حافظه
memory cell سلول حافظه
memory image تصویر یاد
memory interleaving برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory location مکان حافظه
in memory of blessedmemory بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory بیاد
memory mapped i/o ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory mapping نگاشت حافظه
memory moard برد حافظه
memory module واحد حافظه
memory module ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory port درگاه حافظه
memory protection حفافت حافظه
memory protection پشتیبانی ازحافظه
memory mapping نقشه حافظه
in memory of blessedmemory خدابیامرز
incidental memory حافظه اتفاقی
laser memory حافظه لیزری
it escaped my memory یادم رفت
internal memory بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory حافظه داخلی
interleave memory حافظه جاگذاری
memory location محل حافظه
memory management مدیریت حافظه
memory map نقشه حافظه
memory map نگاشت حافظه
memory map طرح یا نقشه حافظه
memory register ثبات حافظه
associative memory حافظه شرکت پذیر
memory key کلیدحافظه
acoustic memory حافظه صوتی
memory recall دوبارهخوانیحافظه
subtract from memory دکمهکمکنندهازحافظه
alterable memory حافظه اصلاح پذیر
I can recite from memory. می توانم از حفظ بخوانم
To revive a memory. خاطره ای رازنده کردن
to fail [memory] وا ماندن [حافظه یا خاطره]
memory cancel پاککردنحافظه
memory button دکمهحافظ
add in memory اضافه کردن به حافظه
associative memory حافظه تداعی
associative memory حافظه انجمنی
within living memory به یاد دارند
as memory serves هر وقت بیاد انسان بیاید
to fail [memory] درماندن [حافظه یا خاطره]
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
alterable memory حافظه تغییرپذیر
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
addressed memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressed memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
within living memory تا انجا که مردمان زنده
static memory حافظه ایستا
bytewide memory بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
control memory حافظه کنترل
expanded memory حافظه گسترشی
buffer memory حافظه میانیگر
control memory حافظه کنترلی
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
bubble memory سرعت بالا و حافظه متحرک
commit to memory حفظ کردن
cache memory حافظه پنهانی
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
stack memory حافظه پشتهای
constructive memory حافظه سازا
to commit to memory ازبرکردن
to escape one's memory از خاطر رفتن
cache memory یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
conventional memory در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
virtual memory حافظه مجازی
volatile memory حافظه فرار
auxiliary memory حافظه کمکی
upper memory کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
auxiliary memory حافظ کمکی
to stamp on the memory در ذهن منقوش ساختن
to stamp on the memory ذهنی کردن
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
bubble memory مین فرفیت بالا
bubble memory حافظه حبابی
base memory حافظه پایه
Random-access memory رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
Random-access memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
magnetic disk memory حافظه با دیسک مغناطیسی
magnetic core memory حافظه چنبرهای مغناطیسی
magnetic bubble memory حافظه حبابی مغناطیسی
content addressable memory محتوای حافظه ادرس پذیر
Random-access memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
Random-access memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
memory address space فضای نشانی حافظه
long term memory حافطه دراز مدت
memory access time مدت دستیابی به حافظه
control read only memory حافظه فقط خواندنی کنترلی
memory address register ثبات نشانی حافظه
magnetic tape memory حافظه نوار مغناطیسی
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
magnetic film memory حافظه با فیلم مغناطیسی
short term memory حافظه کوتاه مدت
memory data register ثبات داده حافظه
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
Random-access memory رم [علوم کامپیوتر]
memory recall key کلیدضبطدوبارهحافظه
direct memory access دستیابی مستقیم به حافظه
programmable read only memory حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
stitch pattern memory حافظهبافتودوخت
plated wire memory حافظه سیمی اندوده
to give one's memory a prod حافظه خودر رانگیختن
fusible read only memory MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
paged memory management مدیریت حافظه صفحه بندی شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com