Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
operating lever	اهرم گرداننده
operating lever	اهرم عامل اهرم کولاس
operating lever	دستگیره عامل کولاس
operating lever	اهرم عملکرد
Search result with all words
breechblock operating lever assembly	سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
Other Matches
operating	عامل
operating	عملیاتی
self operating	خود کار
lever	لور
lever	پرچم عقب روی دارحلقه
lever	دستگیره
lever	دسته
lever	اهرم دستک
lever	میله اهرم دسته
lever	شاهین
lever	اهرم
lever	دیلم
lever	اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
lever	تبدیل به اهرم کردن
lever	میله
operating force	نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
operating handle	دستگیره عامل
operating handle	دستگیره کولاس
operating handle	دستگیره راه اندازی
operating instruction	مقررات کار
operating instruction	دستور کار
operating key	کلید گزینش
operating level	سطح فعالیت
operating level	سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating manual	دستورالعمل
operating loss	زیان عملیاتی
operating expenses	مخارج عملیاتی
operating agency	قسمت اجرایی
operating bridge	پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
operating budget	بودجه عملیاتی
operating bridge	پل کارگاهی
operating budget	بودجه بهره برداری
operating capital	سرمایه در گردش
operating condition	رژیم
operating conditions	رژیم
operating cost	هزینه عملیاتی
operating cost	هزینه بهره برداری
operating cost	مخارج عملیاتی
operating agency	شعبه عامل
operating manual	دستور کار
operating staff	کارمندان عملیاتی
operating staff	متصدیان
operating stand	اطاق هدایت
operating strenght	پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
operating supplies	مواد کمکی
operating system/	سیستم عامل دو
operating temperature	دمای عملیاتی
operating temperature	درجه حرارت کار
operating rod	میلهعملیات
operating voltage	ولتاژ کار
operating weight	وزن عملیاتی
operating cord	نختنظیم
operating dam	سدعملیاتی
operating speed	سرعت عملیاتی
operating slide	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
operating panel	تابلوی عملکرد
operating personnel	پرسنل فعال
operating personnel	افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
operating point	نقطه کار
operating profit	سود عملیاتی
operating profit	سود ناخالص
operating program	برنامه اجرایی
operating program	برنامه عملیات
operating ratio	نسبت کارکرد موتور یا ناو
operating ratio	نرخ عملیاتی
operating ratio	نسبت عملیاتی
operating signal	سیگنال دستگاه
operating signal	چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
operating floor	عملیاتزمین
operating system	سیستم عامل
operating room	اطاق عمل
field operating	فعال درصحرا رده صحرایی
field operating	عمل کننده در صحرا
operating theatres	نمایشگاه عمل جراحی
operating rooms	اطاق عمل
operating rooms	جایگاه عمل
operating room	جایگاه عمل
operating systems	سیستم عامل
operating theatre	نمایشگاه عمل جراحی
operating speed	سرعت عملکرد کار
machine operating	عملکرد ماشین
twin lever	اهرم دوبل
action lever	اهرم حرکتدستگاه
adjusting lever	اهرم متحرک
tumbler lever	اهرم واسطه
blade lever	سطحبرش
brake lever	سطحترمز
safety lever	اهرم ضامن
tire lever	اهرم نصب لاستیک
safety lever	دستگیره ضامن
righting lever	اهرم راست کن
righting lever	اهرم راست کننده
pivoted lever	اهرم گردان
second class lever	اهرم نوع دوم
shifting lever	دسته دنده
shifting lever	اهرم دسته دنده اهرم حرکت در سمت
starting lever	اهرم راه اندازی
third class lever	اهرم نوع سوم
bucket lever	سطحزبانه
clamp lever	سطحگیره
locking lever	سطحقفل
manceuvring lever	سطحتنظیم
pierce lever	سطحسوراخ
piston lever	سطحپیستول
points lever	اهرم پلاتینی
release lever	سطحآزادسازی
steering lever	اهرم فرمان
thread take-up lever	اهرم بالا-پائینبرندهنخ
wedge lever	سطحگوه
gear lever	دسته دنده اتومبیل
lifting lever	دیلم
lever cover	پوششدربازکن
lever corkscrew	اهرم دربازکن
clutch lever	سطحکلاج
cocking lever	نوارمسطحکننده
contact lever	اهرم اتصال
damper lever	محوردمبر
feed lever	اهرم دندانهچرخ
gearchange lever	اهرم تعویضدنده
handbrake lever	اهرم ترمزدستی
key lever	سطحکلید
latch lever	ماکو
hand lever	اهرم دستی
adjustable lever	اهرم قابل تنظیم
fork lever	اهرم دوشاخه
lever bolt	کشو کلنگی
lever arm	بازوی اهرم
interrupter lever	اهرم پلاتین
gas lever	میله گاز
first class lever	اهرم نوع اول
firing lever	چخماق دستگیره اتش
firing lever	چکش ضارب
firing lever	ضارب
lever bridge	پل باز شو
lever bridge	پل بالا رو
lever control	کنترل اهرمی
lever watch	سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
lever watch	اهرم
lever watch	شیوه بکار بردن
lever switch	کلید اهرمی
lever stater	راه انداز اهرمی
lever ratchet	چرخ ضامن دار
lever punch	منگنه اهرمی
lever of the second order	اهرم نوع دوم
lever handle	دستگیره اهرم
firing lever	اهرم چکاننده
lever shear	قیچی اهرمی
change lever	اهرم تغییر دهنده
lever watch	کارراهرم
control lever	اهرم فرمان
lever shears	قیچی اهرمی
control lever	اهرم کنترل
host operating system	سیستم عامل میزبان
operating system monitor	مبصر سیستم عامل
fleet operating base	پایگاه عملیاتی ناوگان
shortest operating time	کوتاهترین زمان عملیات
deployment operating base	پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
goest operating system	سیستم عامل مهمان
current operating allowance	سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
crypt operating instructions	دستورالعملهای انجام عملیات رمز دستورات کار با رمز
gate operating ring	حلقهورودیعملکننده
aitcraft operating weight	وزن اصلی هواپیما
maximum operating voltage	ولتاژ کار حداکثر
standing operating procedures	روش جاری عملیاتی
disk operating system	کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
gate operating platform	سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck	سکوی مانور دریچه ها
standing operating procedures	روش جاری مخابرات
tape operating system	سیستم عامل نوار
network operating system	سیستم عامل شبکه
disk operating system	سیستم عامل گردهای
lateral-adjustment lever	سطح تنظیم جانبی
paper release lever	محوررهاکنندهورقه
push and pull lever	اهرم دوبل
main control lever	اهرم کنترل اصلی
manual lever control	کنترل اهرم دستی
weaving pattern lever	اهرم مجموعهموجدار
venturi fastening lever	اهرم بستلوله
seat adjuster lever	سطح تنظیم صندلی
push and pull lever	اهرم پوش پول
throttle hand lever	اهرم دستی گازی
drop worm lever	اهرم حلزونی سقوطی
disc spacing lever	نمایشمقدارفضا
hand brake lever	اهرم ترمز دستی
front brake lever	اهرم ترمزجلو
brake actuating lever	اهرم ترمز
lever kitchen-tap	اهرم شیرآشپزخانه
alternate escort operating base	پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
multiple loading operating system	سیستم عامل بارکننده چندتایی
general purpose operating system	سیستم عامل همه منظوره
virtual storage operating system	سیستم عامل حافظه مجازی
lower guard retracting lever	سطحانقباضحافظتحتانی
hand brake winding lever	سطحپیچاپیچترمزدستی
paper bail release lever	محوررهاکنندهضامنورقه
front headlock and leg lever in knee	خیمه زدن
hand lever operated grease gun	تلمبه دستی گریس

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com