English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (7 milliseconds)
English Persian
optimm programming برنامه نویسی بهینه
Other Matches
programming نوشتن داده در وسیله PROM
programming نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming GOLORP
programming نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming برنامه نویسی کامپیوتر
programming برنامه نویسی
programming برنامه ریزی
programming language زبان برنامه نویسی
programming aids کمک برنامه نویسی
programming aids ادوات برنامه نویسی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
nonlinear programming برنامه ریزی غیر خطی
non numeric programming برنامه ریزی غیر عددی
multi programming سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
programming librarian بایگان برنامه نویسی
programming linguistics زبان شناسی برنامه نویسی
programming methods روشهای برنامه ریزی
top down programming برنامه سازی از بالا به پایین
systems programming برنامه نویسی سیستم
system programming برنامه نویسی سیستم
symbolic programming برنامه نویسی سمبلیک
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming برنامه ریزی کمی
quadratic programming برنامه ریزی غیرخطی
programming team تیم برنامه نویسی
programming statement حکم برنامه نویسی
programming specification مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
quadratic programming تابع هدف درجه دوم است
functional programming برنامه نویسی تابعی
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
goal programming برنامه ریزی ارمانی
conversational programming برنامه سازی محاورهای
elegant programming نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
dynamic programming برنامه سازی پویا
dynamic programming برنامه نویسی پویا
dynamic programming برنامه ریزی پویا
integer programming برنامه ریزی عدد صحیح
discrete programming برنامه سازی گسسته
application programming برنامه نویسی کاربردی
logic programming برنامه نویسی منطقی
linear programming برنامه نویسی خطی
linear programming برنامه ریزی خطی
linear programming برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
interactive programming برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming برنامه سازی صحیح
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
bottom up programming ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
certificate in computer programming CCP
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
turning programming language زبان برنامه نویسی تورینگ
planning programming budgetting نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting system
object language programming برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
object oriented programming برنامه نویسی مقصود گرا
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
high level programming language زبان برنامه نویسی سطح بالا
object oriented programming language زبان برنامه نویسی موضوعی
input output programming system سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
special purpose programming language زبان برنامه نویسی تک منظوره
low level programming language زبان برنامه نویسی سطح پایین
mail application programming interface مجموعه استانداردها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com