English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English Persian
optimum height حداکثر ارتفاع
optimum height ارتفاع حداکثرقابل استفاده
optimum height ارتفاع مطلوب
Other Matches
optimum بهینه
optimum سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
optimum بهترین امکان
optimum حدمتناسب
optimum مقدار مطلوب
optimum حالت مطلوب
optimum درجه لازم
optimum حد مطلوب
optimum value مقدار بهینه
optimum مطلوب
optimum مناسب
optimum temperature دمای بهینه
optimum speed کندی بهینه
optimum speed سرعت مطلوب
optimum schedule مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
optimum programming برنامه نویسی بهینه
optimum population حد مطلوب جمعیت
optimum point نقطه ایده ال
optimum point نقطه مطلوب
optimum code برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
optimum output تولید بهینه
optimum moisture رطوبت بهینه رطوبت مناسب
optimum coding برنامه نویسی بهینه
optimum output تولید مطلوب
optimum moisture نم بهینه
optimum allocation of resources تخصیص مطلوب منابع
optimum tree search جستجوی بهینه درخت
optimum moisture content درصد رطوبت مناسب خاک
height عظمت
height ارتفاعات
height دربحبوحه
height تکبر
height منتهادرجه
height عرش
height اسمان
height جای مرتفع
height ارتفاع
height overall ارتفاع ساختمان
it was at its height به منتهای درجه رسیده بود
height رفعت
height بلندی
height قد
x height ارتفاع x
They are of the same height. هم قد یکدیگرند
How tall are you ? what is your height ? قدت چقدر است ؟
wave height ارتفاعموج
height scale پایهارتفاع
height of the dive ارتفاعپرش
height control تنظیماتفاع
height adjustment میزان ارتفاع
bench height ارتفاعگسل
vertex height قله مسیرگلوله حداکثر ارتفاع منحنی
vertex height قله منحنی مسیر
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
absolute height ارتفاع نسبت به سطح دریا
height delay زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
height clearance ارتفاع مجاز
bombing height ارتفاع بمباران
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
decision height حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
critical height بلندی بحرانی
critical height ارتفاع بحرانی
line height ارتفاع خط
closed height حداکثر ارتفاع لیفتراک
cap height ارتفاع حروف بزرگ
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
height hole چاه هوایی
height money اضافه بهای کار در ارتفاع
height of building بلندی ساختمان
height of site ارتفاع پایگاه
height of site ارتفاع ایستگاه
height of rise ارتفاع برجستگی
height of rise ارتفاع ابگیر
height of fill بلندی اکند
height of fill ارتفاع خاکریز
height of burst ارتفاع ترکش
height of centers ارتفاع مرکز
height of eye ارتفاع راصد
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
jump height curve منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
half height drive نیم گردان دیسک
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
no vehicles over height shown عبوروسایلنقلیهکهبیشترازحدنشاندادهشدهاندممنوع
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
height of the volleyball net بلندای تور والیبال
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
Line up the children in order of height. بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
height equivalent of theroretical plate ارتفاع معادل بشقابک نظری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com