Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 48 (5 milliseconds)
English	Persian
ortho para director	هدایت کننده به موقعیتعای ارتو- پارا
Other Matches
ortho director	هدایت کننده به موقعیت ارتو
para director	هدایت کننده به موقعیت پارا
ortho-stick	عصایهدایتگر
ortho position	محل ارتو
para	پارا
para bomb	بمب چتردار
para bomb	بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
para position	محل پارا
director	سرپرست تیم بولینگ
director	مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
director	نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
director	عضو هیئت مدیره
director	هدایت کننده
director	اداره کننده
director	کارگردان
director	رئیس
director	مدیر
director	هادی
director	فرنشین
director	سوی دهنده
director	هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
director	سرپرست
director	هدایت کننده اتش
director	برج هدایت تیر
You sure have a nerve to ask become a director.	آخر تورا چه ره ریاست
director's chair	صندلیمدیر
plane director	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
ballistic director	هدایت کننده بالیستیکی
salaried director	مدیر موفف
stage director	مدیر نمایش
meta director	هدایت کننده به موقعیت متا
macromind director	ماکرومایند دایرکتور
director general	رئیس کل
director general	مدیر کل
director generals	رئیس کل
director generals	مدیر کل
managing director	مدیر عامل
attack director	وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
gun director	برج کنترل توپ
director sight	دوربین هادی
director sight	زاویه یاب مخصوص هدایت تیر
Director of Public Prosecutions	مسئولپیگردپلیس
report tothe director	خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
computer center director	مدیر مرکز کامپیوتر
attitude director indicator	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
He's a good director but he doesn't bear [stand] comparison with Hitchcock.	او [مرد ] کارگردان خوبی است اما او [مرد] قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
General manager . Director general .	مدیر کل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com