Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
output device
دستگاه خروجی
Search result with all words
graphic output device
دستگاه خروجی گرافیکی
input output device
دستگاه ورودی و خروجی
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
input/output device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
Other Matches
device
چاشنی
device
اپارات
device
شعار دستگاه
device
تجهیزات
device
دستگاه اسباب وسیله
device
الت
device
خارضامن
device
عامل
device
ضامن
device
فزاره
device
تمهید
device
وسیله
device
ابزار
device
اسباب
device
اختراع
device
حیله
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
دستگاه
device
ماشین یا وسیله کارا
device
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device
PRN برای پورت چاپگر
device
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device
وسیله جانبی
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
شیوه
v , device
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
device
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
I/O device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
device name
نام دستگاه
mapping device
دستگاه نگاشت
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
clamping device
وسایل قید و بست
logic device
دستگاه منطقی
device status
وضعیت دستگاه
MCI device
وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
picking device
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
peripheral device
دستگاه جنبی
bending device
کج گیر
passive device
دستگاه منفعل
binary device
دستگاه دو حالته
bistable device
دستگاه دوپایا
overload device
فیوز گرمایی
overcurrent device
دستگاه حفافت
firing device
ماسوره مین
nonohmic device
دستگاه غیر اهمی
microcoding device
دستگاه ریزبرنامه نویسی
audio device
دستگاه سمعی
combination device
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
communication device
دستگاه ارتباطی
device driver
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device dependent
وابسته به دستگاه
device code
کد دستگاه
device cluster
گروه دستگاه
dedicated device
دستگاه اختصاصی
gripping device
متعلقات گیره و بست
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
electroreceptive device
وسیله برقی
ignition device
وسیله احتراق
illuminating device
تجهیزات روشنایی
device driver
محرک دستگاه
device driver
برنامه راه اندازی دستگاه
device flag
پرچم دستگاه
dressing device
دستگاه مستقیم کنی
drawing device
دستگاه ترسیمه
display device
دستگاه نمایش
discrete device
دستگاه گسسته
firing device
عامل منفجرکننده
device number
شماره دستگاه
firing device
ماسوره
device independence
استقلال دستگاه
device independence
مستقل از دستگاه
device handler
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
input device
دستگاه ورودی
auctioneering device
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
lifting device
ابزار بالا بر
storage device
انباره
storage device
دستگاه ذخیره سازی
storage device
دستگاه ذخیره
storage device
دستگاه انبارش
spooling device
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
sighting device
دوربین دستگاه نشانه روی
sighting device
وسیله نشانه روی
sequential device
دستگاه ترتیبی
send only device
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
semiconductor device
دستگاه نیمه هادی
safety device
خارضامن
safety device
ضامن
storage device
دستگاه انباره
switching device
تجهیزات سوئیچینگ
military device
اسباب ارتشی
So dont try to device yourself .
سعی نکن خودت را گول بزنی
timing device
ساعتی
timing device
وسیله
warning device
وسیلههشدار
locking device
ابزار
fastening device
پوچگیره
synchronous device
دستگاه همزمان
synchronous device
دستگاه همگام
symbolic device
دستگاه سمبلیک
safety device
دستگاه ضامن
pull device
عامل کششی
point device
کاملا راست
anticountermining device
وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
antifriction device
وسیله ضد اصطکاک
antifriction device
مکانیسم ضد اصطکاک
antilift device
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
antirecovery device
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
antisweep device
ضامن ضد مین روبی
antisweep device
ضامن ضد جمع اوری مین
antiwatching device
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antiwithdrawal device
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
asynchronous device
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
دستگاه غیرهمزمان
analog device
دستگاه انالوگ
pull device
ماسوره کشش مین
To take someone in . to device ( fool ) someone .
کسی را گول زدن
physical device
ابزار مادی
pressure device
عامل فشاری مین
active device
دستگاه فعال
active device
دستگاه کنشی
pressure device
ماسوره فشاری
pointing device
دستگاه اشاره گر
pointing device
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
point device
بی عیب
analog device
دستگاه قیاسی
point device
بسیار درست
output
تولید
output
وسیلهای که
output
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
تولیدی
output
برون ده
output
بازداده
output
برون داد
output
انرژی خروجی
output
ستانده
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
برونداد بروندهی
output
کارکرد فرفیت
output
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output
برونداد
output
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output
محصول
output
خروجی
output
برونداد محصول
output
بازده
output
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output
برون گذاشت برونگذار
automatic steering device
سکان خودکار
sequential access device
دستگاه با دستیابی ترتیبی
anti interference device
دستگاه ضد تداخل
positional protection device
دستگاه حفافت درگاه
installable device driver
درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
pipe bending device
لوله خمکن
metal detecting device
دستگاه فلزیاب
time delay device
دستگاه تاخیردار
mass storage device
دستگاه تل انبارش
charge coupled device
دستگاه توام با بار
charge coupled device
دستگاه بار جفت شده
cartridge actuated device
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
metal detection device
دستگاه فلزیاب
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
charge coupled device
اسباب تزویج علامت
charge coupled device
حافظه با اطلاعات چرخان
audio response device
دستگاه جواب دهنده سمعی
acoustic resonance device
دستگاه همنوایی صوتی
secondary storage device
دستگاه حافظه ثانوی
mass storage device
دستگاه انبوه ذخیره
sequential storage device
دستگاه انباره ترتیبی
data preparation device
دستگاه اماده سازی داده
ingot conveying device
تجهیزات انتقال شمش
slat tilt device
وسیلهسرازیریمیله
coupling guide device
دستگاهحافظاتصال
firing pressure device
ماسوره فشاری مین
control panel device
ابزار تابلوی کنترل
current consuming device
وسیله برقی
data entry device
دستگاه داده دهی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com