English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English Persian
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
Other Matches
overhead منابع حاشیهای
overhead بیت تشخیص خطا در ارسال
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
overhead سر ستون
overhead در بالای سر
overhead در هوا
overhead سر بالا
overhead ابشار
overhead بالای سر
overhead منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
overhead بالا
overhead دربالای سر
overhead بالاسری
overhead کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
overhead مقدار پردازش مورد نیازبرای اتمام یک کار معین بالاسری
overhead هوایی
overhead مخارج کلی سرجمع
overhead costs هزینههای حاشیهای
overhead beam تیر سقف
overhead cover حفاظ بالای سر
overhead charges هزینه ثابت عمومی
overhead conductor سیم هوایی
overhead conductor خط هوایی
overhead backhand بک هند از بالای سر
overhead costs هزینههای عمومی
overhead investments سرمایه گذاریهای عمومی
overhead costs هزینههای بالاسری
overhead costs هزینههای اضافی
overhead expenses به هزینه
overhead expenses به خرج
system overhead بالاسری سیتم
overhead rial ریل اویزان
overhead roadway پل هوایی
overhead roadway جاده هوایی
overhead stroke ضربه از بالای سر
overhead trolley خطوط هوایی ترن برقی
system overhead مازاد سیستم
overhead connection اتصالبالایی
overhead frame قالببالایسر
overhead guard حافظبالایسر
overhead product محصول سبک
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
overhead wires کابلهایبالایی
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
overhead forehand فورهند از بالای سر
overhead gharges هزینه اداری
overhead gharges هزینه ثابت عمومی
overhead kick ضربه قیچی به عقب
overhead line سیمکشی هوایی
overhead line خط هوایی
overhead loop گره حلقومی یا گره بالاتنه
overhead pass پاس با دو دست از بالای سر
overhead transmission line خط انتقال هوایی
overhead earth wire قسمتبالاییتیربرق
overhead switch panel صفحهکلیدبالایسر
clearance ترخیص گمرکی
clearance تصفیه
clearance ترخیص
clearance فاصله
clearance فضای بیکار
clearance تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance اجازه زدودگی
clearance اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance فاصله باز
clearance صلاحیت
clearance تهاتر
clearance تولرانس
clearance هوا فضای خالی فاصله
clearance برداشتن مانع
clearance گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance ترخیص کالا ازگمرک
clearance اختیار
clearance مجوز دستیابی به یک فایل
clearance فضای بازی
clearance بازی
clearance مفاصا
clearance تعیین صلاحیت کردن
clearance capacity فرفیت تخلیه بار اسکله
presumption of clearance اصل برائت
clearance sales فروش به منظور تصفیه حراج
valve clearance لقی سوپاپ
tooth clearance بازی دندانه
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
road clearance تخلیه جاده
site clearance تخلیه کارگاه
security clearance داشتن صلاحیت خدمتی
security clearance برگ عدم سوء پیشینه
security clearance تاییدصلاحیت
security clearance تایید صلاحیت کردن
clearance rate نواخت جمع کردن مین
road clearance تخلیه کردن جاده
presumption of clearance فرض برائت درامور مدنی
road clearance انضباط و نظم حرکت در جاده
clearance from obligation برائت ذمه
flight clearance اجازه پرواز
fitting clearance بازی مناسب
excess clearance تولرانس زیاده از حد
customs clearance ترخیص از گمرک
crest clearance بازی نوک پیچ
clearance volume کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
clearance space چاک
clearance rate نواخت مین روبی
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
clearance outwards مجوز خروج کشتی
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance inwards مجوز ورود کشتی
clearance inwards اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
flight clearance تعیین امنیت پرواز
height clearance ارتفاع مجاز
clearance sale فروش به منظور تصفیه حراج
approach clearance اجازه فرود
approach clearance اجازه تقرب
certificate of clearance مفاصا حساب
clearance capacity فرفیت تخلیه بار
clearance diagram قواره
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
mine clearance پاک کردن مین
mine clearance مین روبی کردن
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
minus clearance تولرانس منفی
clearance angle زاویه ازاد
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
air traffic control clearance اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com