English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
English Persian
overhead frame قالببالایسر
Other Matches
overhead بالا
overhead مقدار پردازش مورد نیازبرای اتمام یک کار معین بالاسری
overhead کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
overhead بیت تشخیص خطا در ارسال
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
overhead سر ستون
overhead در بالای سر
overhead در هوا
overhead سر بالا
overhead ابشار
overhead مخارج کلی سرجمع
overhead بالاسری
overhead هوایی
overhead منابع حاشیهای
overhead منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
overhead بالای سر
overhead دربالای سر
overhead conductor سیم هوایی
overhead conductor خط هوایی
overhead costs هزینههای بالاسری
overhead costs هزینههای اضافی
overhead costs هزینههای عمومی
overhead cover حفاظ بالای سر
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead charges هزینه ثابت عمومی
overhead expenses به هزینه
overhead expenses به خرج
overhead rial ریل اویزان
overhead wires کابلهایبالایی
overhead guard حافظبالایسر
overhead connection اتصالبالایی
overhead backhand بک هند از بالای سر
overhead beam تیر سقف
overhead forehand فورهند از بالای سر
overhead gharges هزینه اداری
system overhead مازاد سیستم
overhead roadway پل هوایی
overhead stroke ضربه از بالای سر
overhead roadway جاده هوایی
overhead costs هزینههای حاشیهای
overhead product محصول سبک
overhead personnel پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
overhead pass پاس با دو دست از بالای سر
overhead loop گره حلقومی یا گره بالاتنه
overhead line خط هوایی
system overhead بالاسری سیتم
overhead line سیمکشی هوایی
overhead kick ضربه قیچی به عقب
overhead investments سرمایه گذاریهای عمومی
overhead gharges هزینه ثابت عمومی
overhead trolley خطوط هوایی ترن برقی
overhead switch panel صفحهکلیدبالایسر
overhead earth wire قسمتبالاییتیربرق
overhead transmission line خط انتقال هوایی
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
to frame someone پاپوش درست کردن برای کسی
frame چارچوب
K-frame قاببصورتحرفk
to frame someone کسی بیگناه را متهم کردن
frame up توط ئه
frame up دوز وکلک
frame up دسیسه
saw frame کمان اره
frame قاب کردن قاب گرفتن
frame قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
frame باربست
frame سازه
frame قاب کادر
frame دنده عرضی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
frame کالبد
frame تنه
frame فریم
frame قاب چارچوب کمان
frame استاتور استخوان بندی
frame هیکل حالت موقتی
frame قواره
frame چارچوب گرفتن طرح کردن
frame تنظیم کردن
frame بیان کردن
frame فرمول
frame قاعده
frame منطق اسکلت
frame ساختمان
frame چهارچوب تنه
frame بدن
frame پاپوش درست کردن
frame صحنه
frame شاسی
frame چهارچوب
frame کنترل هایی
frame قاب کردن
frame قاب
frame-up توط ئه
frame-up پرونده سازی
frame 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
frame بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه
frame خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
frame و مرز اطراف فضای پنجره
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
frame agreement توافق اولیه
frame agreement چهارچوب توافق [حقوق]
freeze-frame قاب ایستا
frame of mind حالتذهنیفرد
time frame مدت لازم
time frame چارچوب زمانی
freeze-frame قاب ایستایی
to connect to frame اتصال به بدنه
cold frame سرما دورکن
door-frame چارچوب در
two light frame پنجره دوچشمه
two light frame پنجره دو قلو
warp frame قاب چله
climbing frame وسیلهایمخصوصبازیکودکان
burner frame قالب
burner frame سوخت
head of frame سرقاب
metal frame قالبفلزی
frame stile قالبنردبانی
to frame an answer پاسخی را طرح کردن
portal frame قالبدرگاهی
box-frame قاب صندوقی
roller frame قالبدورانی
sash frame حمایلقاب
sill of frame آستانهقاب
timber frame قالبچوبی
track frame قالبشیار
vertical frame قالبعمودی
walking frame قالبچهارپا
warping frame قالبپیچنده
web frame قالبشبکهای
wire frame قالبفلزی
frame push اهرم فشاردهنده
claim frame فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
frame of hachsaw کلاف اره چکی
frame partition جداگر سازه دار
c frame press پرس با قالب "سی " شکل
frame partition تیغه تیرپایهای
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
frame work چهارچوب
full frame قاب کامل
beacon frame فرم مخصوص در پروتکل FDDI که پس از توقف در شبکه ارسال میشود
bar frame تیرک قاب
frame of hachsaw کمان اره چکی
casement frame قاب بازشو
base frame چهارچوب زیر دستگاهها
chassis frame چارچوب شاسی
crane frame چارچوب جرثقیل
distribution frame مقسم
door frame چارچوب در
frame antenna انتن چارگوش
frame frequency بسامد صحنه
frame house خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
frame of an apparatus شاسی
machine frame چارچوب دستگاه
magnet frame یوغ اهنربایی
main frame کامپیوتر بزرگ
piling frame داربست
plan frame چارچوب برنامه
frame partition تیغه قالبی
provisional frame ان بخش از بازی بولینگ که گوی موقعی پرتاب شده که بخش قبلی مورد اعتراض است
reference frame دستگاه مقایسهای
frame of reference چهارچوب داوری
space frame قاب سه بعدی
spinning frame چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
picture frame قاب عکس
page frame قاب صفحه
mast frame قاب چهارگوش
window-frame قاب پنجره
window frame قاب پنجره
mirror frame جعبه اینه
open frame هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
frame-ups توط ئه
frame-ups پرونده سازی
page frame قالب صفحه
pack frame کوله پشتی زین دار
wood frame construction ساختمان با استخوانبندی چوبی
I am not in the right frame of mind. I cannot concerntrate. فکرم حاضرنیست ( تمرکز فکر ندارم )
track roller frame قالبگردندهشیاردار
swing frame grinder دستگاه سنگ زنی نوسان دار
wire frame model نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
gap frame press پرس "سی " شکل
intermediate distribution frame مقسم میانی
micro to main frame پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
double frame hobbing machine دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
middle rial of door frame قیدچه
locomotive frame drilling machine دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
frame of mind (good or bad) <idiom>
top and bottom rail of door frame پاسار
sewing: sewing frame ماشیندوخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com