English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English Persian
oxygen mask ماسکاکسیژن
Other Matches
oxygen اکسیژن
oxygen اکسیژن دار
oxygen گاز اکسیژن
oxygen هوادادن
oxygen O :symb
mask بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
mask کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند
mask طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mask پوشاندن فضای
mask با
mask یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask الگو سامان
mask پوشش
mask محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
under the mask of به بهانه در لفافه
mask پوشاندن پوشانه
mask ماسک زدن پنهان کردن
mask شادمانی خوش گذرانی
mask عیاشی
mask لفافه بهانه
mask ماسک
mask روبند
mask نقاب
mask وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask پوشاندن
mask پنهان کردن
mask پوشیدن
mask کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
mask مانع دید شدن
mask مانع پوشاندن
mask زمین پوشیده از دید و تیر
mask روپوش
oxygen cylinder سیلندراکسیژن
oxygen cylinder مخزن اکسیژن
oxygen convertor مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygen carrier اکسیژن بر
oxygen bridge پل اکسیژنی
oxygen bottle محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
oxygen acid اکسی اسید
oxygen cylinder سیلندر اکسیژن
oxygen debt بدهی اکسیژن
oxygen debt وام اکسیژن
oxygen deficit کمبود اکسیژن
oxygen deficit کسر اکسیژن
oxygen extraction جذب اکسیژن
oxygen valve شیراکسیژن
oxygen indicator اکسیژنیدک
oxygen acid اسید اکسیژن دار
liquid oxygen اکسیژن مایع
oxygen tents چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen ration ضریب قدرت اسیدی
oxygen tent چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen ration نسبت اکسیژن
atmospheric oxygen اکسیژن هوا
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
death mask ماسک صورت مرده
death mask قیافه مرده
protective mask ماسک ضد گاز
shadow mask صفحه مشبک
smoke mask ماسک ضد دود
to throw off the mask پرده از روی کار برداشتن
towear a mask نقاب زدن ماسک زدن
foliate mask صورت مجسمه انسان
gas mask ماسک ضد گاز
gas mask ماسک گاز
aperture mask صفحه مشبک
aperture mask استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
data mask نقاب داده ها
dust mask خاک گیر
face mask ماسک محافظ صورت
mask register ثبات نقابی
chemical oxygen demand نیاز شیمیایی اکسیژن
oxygen converter steel فولاد ال دی
biochemical oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
oxygen supply regulator کنترلکنندهذخیرهاکسیژن
acetylene oxygen flame شعله استیلن اکسیژن
liquid oxygen tank مخزناکسیژنمایع
oxygen control handle دستهکنترلاکسیژن
acyl oxygen fission گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
biological oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
maximal oxygen consumption حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
oxygen steelmaking process فرایند فولادسازی اکسیژنی
maximal oxygen uptake حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
demand oxygen system سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
gas mask canister صافی گاز
half-mask respirator سپراتورنیمهماسک
full face mask ماسکتمانصورت
maximal oxygen consumption per minute حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
liquid oxygen tank baffle مخزناکسیژنمایعبیمصرف
continuous flow oxygen system سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com