English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (4 milliseconds)
English Persian
pace-setters نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters نافم اهنگ حرکت
Other Matches
setters گذارنده
setters یک مسابقه
setters پاس دهنده
setters توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setters جواهر نشان حروف چین
setters قرار دهنده
setters سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
trend-setters رواج دهنده
trend-setters پیشگام
trend-setters بدعت گذار
trend-setters باب کننده
pace شیوه گام برداشتن
pace اهنگ حرکت
to keep pace with any one گام های برابرباکسی برداشتن
pace شاه نشین
to keep pace with something <idiom> با چیزی برابر راه رفتن [یاد گرفتن] [تغییر کردن] [اصطلاح]
keep pace <idiom> سریع السیر رفتن
To keep pace with someone. پا به پای کسی رفتن
to pace off باگام برداری شمردن
to pace off با گام شماری جدا کردن
to keep pace with any one باکسی برابرقدم زدن
pace یورتمه رفتن
pace شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace قدم زدن
pace گام
pace قدم
pace خرامش
pace شیوه تندی
pace سرعت
pace گام زدن
pace باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace پیمودن
pace با قدم اهسته رفتن قدم رو کردن
pace حفظ توان
pace سکو
pace سرعت حرکت
At a leisrely pace. خوش خوشک ( آرام سلانه سلانه )
snail's pace <idiom> حرکت آهسته روبه جلو
at walking pace با سرعت پیاده روی
half-pace شاه نشین نیم گرد
to pace the web پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
To quicken ones pace . قدمهای خود را سریع تر کردن ( تندتر راه رفتن )
set the pace <idiom> برای انجام کارها رقابت ایجادکردن
requiescat in pace روحش ارام یا روانش شادباد
pull the pace جلوافتادن و در نتیجه کاستن از فشار هوا برای نفرات عقب
foot pace قدم آهسته
foot pace سکو
foot pace پله
change of pace جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
at a slow pace اهسته
pace setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter نافم اهنگ حرکت
pace-setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
half pace شاه نشین
half pace تخت گاه
half pace سکو
personal pace اهنگ فردی
pace of the green سرعت گوی
pace maker پیشقدم
pace maker راهنما
pace lap دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
pace car اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
set the pace پیشقدم شدن
pace setter نافم اهنگ حرکت
medium pace bowler توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com