Total search result: 64 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
package holiday |
تعطیلیکهتوسطیکشرکتمسافربریکنترلونظارتشود |
package holiday |
گشت بسته ای |
package holiday |
مسافرت بسته بندی |
|
|
Other Matches |
|
So much for our holiday. |
این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.] |
I am here on holiday. |
من برای تعطیلات به اینجا آمدم. |
holiday |
روزبیکاری |
holiday |
تعطیلات |
holiday |
روزتعطیل |
holiday |
تعطیل مذهبی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
holiday |
تعطیل |
That's the end of our holiday. |
این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.] |
public holiday |
تعطیلیعمومیورسمی |
drug holiday |
ترک موقت دارو |
holiday routine |
برنامه روز تعطیل |
holiday camp |
تفریحگاهتعطیلی |
legal holiday |
تعطیلات رسمی وقانونی |
busman's holiday |
تعطیلی و مرخصی که طی آن انسان همان کارهایی را میکند که در سر کار میکرده |
bank holiday |
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند |
bank holiday |
ایامی که به دستور دولت بانکها بستهاند |
bank holiday |
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند |
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ? |
تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟ |
holiday cottage |
ویلای اجاره ای برای تعطیلات |
Can I rent a holiday cottage? |
آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟ |
holiday at the seaside [British] |
مسافرت کنار دریا |
holiday by the seaside [British] |
مسافرت کنار دریا |
My holiday did me a world of good. |
درتعطیلات یک دنیا به من خوش گذشت |
holiday at the seaside [British] |
تعطیلات در کنار دریا |
holiday by the seaside [British] |
تعطیلات در کنار دریا |
package |
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند |
package |
مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند. |
package |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
package |
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص |
package |
بسته |
package |
بسته بندی |
package |
قوطی بسته بندی کردن |
package |
عدل بندی |
austerity package |
بسته صرفه جویی [اقتصاد] [سیاست] |
package tour |
مسافرت بسته بندی |
package deal |
معامله یکجا |
aid package |
بسته کمک مالی |
package deal |
مقاطعه در بست و خرید یکجا |
software package |
بسته نرم افزاری |
package program |
برنامه بستهای |
package deal |
معامله کلی معامله چکی |
package deals |
مقاطعه در بست و خرید یکجا |
package deals |
معامله یکجا |
package shows |
نمایشات و برنامههای تفریحی پیش بینی شده قبلی |
software package |
بسته پیش نوشته نرم افزاری |
package program |
برنامه فشرده |
package forces |
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل |
application package |
بسته کاربردی |
accounts package |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
program package |
بسته برنامه |
package tour |
گشت بسته ای |
package deals |
معامله کلی معامله چکی |
accounting package |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
accounting package |
بسته پیش نوشته حسابداری |
modular accounting package |
برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی |
integrated accounting package |
بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع |
dual in line package |
بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود |
integrated computer package |
software integrated |
slide show package |
بسته نمایش اسلاید |
To do a package up good and tight . |
بسته ایی را محکم بستن |