Dictiornary-Farsi | paper advance | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
paper advance	جلو رفتن کاغذ


Search result with all words

paper advance setting	جایگاه پیشرفته ورق
Other Matches

advance	حرکت دادن چیزی به جلو
advance	حرکت به جلو
advance	پیشرفت پیشروی
in advance <idiom>	سرساعت
advance	پیش رفتن
advance	راندن
advance	پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance	اعتبار
in advance <adv.>	از قبل
advance	پیشرفت
advance	ترفیع رتبه دادن
advance	پیشرفت
advance	بهبود
advance	پیشروی
in advance <adv.>	پیشاپیش
advance course	دوره عالی
advance	پیش افتادن پیش افتادگی
advance	پیشروی
advance	قبلا تجهیز شده
advance	قبلا تهیه شده
advance	ازپیش فرستاده شده
advance	مساعده
advance	پیشنهاد کردن
advance	مساعده دادن
advance	طرح کردن
advance	اقامه کردن
advance	تسریع کردن
advance	ترقی دادن
advance	جلو رفتن
advance	جلوبردن
advance	پیش بردن
advance	پیشرفت
advance	ترقی مساعده
advance	مقدم
advance	جلو
advance	عالی
advance	پیشرفت طولی ناو
advance	پیش پرداخت
advance	پیشروی پیشروی کردن
advance	ترقی کردن پیش پرداخت
advance	وام
advance	پیش برق
advance	پیش پرداخت
advance point	قسمت سر جلودار
advance by bounds	حرکت خیز به خیز
advance base	پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance base	پایگاه جلو
advance officer	افسر جلودار ستون
advance organizer	پیش سازمان دهنده
advance party	گروه پیشرو
advance party	قسمت پیشرو
advance point	گروه نوک
advance by echelon	پیشروی رده به رده
advance payment	پیش پرداخت
advance by bounds	پیشروی خیز به خیز
advance by echelon	حرکت رده به رده
advance march	پیشروی حرکت به جلو
advance observer	دیدبان مقدم
advance observer	دیدبان جلو
pay in advance	پیش قسط دادن
advance guard	طلایه
advance guard	پیش قراول
advance gruard	طلایه
advance gruard	پیش قراول
advance gruard	یکان جلودار
advance gruard	جلودار
advance freight	پیش پرداخت کرایه حمل
advance force	نیروی جلودار اب خاکی
advance force	نیروی پیشروی
advance detachment	قسمت سرجلودار
advance detachment	قسمت پیشرو
advance cracking	ترکهای عمیق
advance guard	پیش لشکر پاسدار
advance march	فرمان پیش
advance point	قسمت نوک
advance purchase	خرید سلف
pay in advance	پیش پرداخت کردن
payable in advance	قابل پیش پرداخت
payment in advance	پیش پرداخت کردن
payment in advance	پیش پرداخت
buy in advance	پیش خرید کردن
money in advance	پیش پرداخت مساعده
money in advance	بیعانه
speed of advance	سرعت پیشروی
velocity of advance	تندی پیشرفت
hand advance	میزان کردن دستی
bank advance	وام بانکی
axis of advance	محور پیشروی
advance guard	پیشرو
advance section	قسمت مقدم در منطقه مواصلات
announce in advance	از پیش اعلام کردن
advance variation	واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
advance to contact	پیشروی برای اخذ تماس
advance section	قسمت جلویی
advance sign	علامت اوانس
advance individual training	آموزش تکمیلی انفرادی
To make advance [overtures]	منت کشیدن [برای آشتی]
advance command post	پاسگاه رده جلو
synchronous phase advance	خازن همزمان
advance resistance wire	سیم ادونس
spark advance & retard	میزان کردن جرقه
advance of defensive line	در جلو خطوط پدافندی
semi automatic advance	میزان کردن نیم خودکار
film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
automatic spark advance	میزان کردن خودکار
automatic timing advance	تنظیم کننده خودکار
advance command post	پاسگاه فرماندهی جلو
to advance the hand of a clock	عقربه ساعت را جلو کشیدن
on paper	ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper	مقاله
paper	چاپ کردن
paper	روی کاغذاوردن
paper	درکاغذ پیچیدن
paper	ورقه مشخصات کشتی
paper	سفته برات
paper	اوراق بهادار
paper	یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper	روی کاغذ نوشتن
paper	اوراق
paper	جواز پروانه
paper	کاغذ
paper	ورق کاغذ
paper	روزنامه
paper	روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper	روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper	محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper	وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper	ورقه
paper	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper	حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper	کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper	وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
scratch paper	کاغذ یادداشت
scratch paper	کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
tissue paper	دستمال کاغذی نازک
the daily paper	جریده یومیه
send in one's paper	استعفای خود را دادن
single name paper	سفته دارای یک امضاء
paper stainer	کاغذ رنگ کن
the paper is written all over	همه جای کاغذ نوشته شده است که
paper standard	پول رایج مملکت
paper stainer	سازنده کاغذهای دیواری
the daily paper	روزنامه
test paper	ازمون برگ
test paper	کاغذ مخصوص ازمایش ورقه امتحان
tar paper	کاغذ قیر اندود
paper stainer	کتاب نویس
stencil paper	کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
satined paper	گاغذ مهره کشیده
paper weight	کاغذ نگهدار
paper weight	وزنه
paper work	نوشته
paper work	کار روی کاغذ
paper work	کارنوشتنی
paper work	تکالیف درسی
paraffined paper	کاغذ پارافینی
paper tape	نوار کاغذی
parcel paper	یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
sand paper	کاغذ سنباده زدن به
sand paper	کاغذ سنباده
roll paper	کاغذ لولهای
rag paper	کاغذی که ازپارچه بسازند
plotting paper	کاغذشطرنجی
plotting paper	کاغذ نقشه کشی
plain paper	کاغذ بی نقش
plain paper	کاغذ ساده
parchment paper	کاغذ پوستی
sheet of paper	برگهکاغذ
Green Paper	برگهنظرخواهی
paper trays	سینیکاغذ
paper tray	سبدمخصوصکاغذ
paper support	ورقه
paper support	پشتیبان
paper money	اسکناس
paper punch	کاغذسوراخکن
paper in reserve	کاغذذخیرهای
paper guide	راهنمایورقه
ballot paper	ورقهرایگیری
cartridge paper	کاغذ مخصوصنقاشی
cigarette paper	کاغذ سیگار
paper cup	لیوان کاغذی
paper plate	بشقاب کاغذی
It is only a scrap of paper .	یک تیکه ورق پاره است
writing paper	کاغذمرغوبمخصوصنوشتننامه
wrapping paper	کاغذکادو
silver paper	کاغذفویلشده
paper round	فردیکهدریکمسیرخاصبهدرخانههاروزنامهمیرساند
lavatory paper	کاغذتوالت
greaseproof paper	صفحهضدگریس
paper fasteners	اتصالدهندهکاغذ
paper clamp	گیرهورقه
working paper	ورقهء استخدام کارگر
waxed paper	کاغذ مومی
wall paper	کاغذ دیواری
vellum paper	کاغذمهره کشیده
varnish paper	کاغذ لاک دار
useless paper	کاغذ بیمصرف
two reams of paper	دو بند کاغذ
tons of paper	خروارها کاغذ
to paste something with paper	کاغذ روی چیزی چسباندن

paper advance

جلو رفتن کاغذ