Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
parallel access
با دست یابی موازی
parallel access
دستیابی موازی
Other Matches
parallel
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel
که همزمان ارسال شود
parallel
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel
نظیر مطابق بودن با
parallel
همسو
parallel
موازی کردن اسکیها
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel
که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
parallel
1-
parallel
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel
که همزمان ارسال می شوند
parallel
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel
انشعاب
parallel
همگام قرینه
without parallel
بی مانند بی نظیر
parallel
برابر خط موازی
is parallel to
مساویاست
is not parallel to
مساوینیست
parallel
موازی
parallel
متوازی
parallel
موازی کردن برابر کردن
parallel
همزمان
parallel
همتا
parallel
شنت
parallel connection
اتصال موازی
parallel computer
کامپیوتر موازی
parallel conversion
تبدیل موازی
parallel feed
خورد موازی
axially parallel
در راستای محوری
parallel interface
رابط موازی
parallel items
سوالهای همتا
parallel law
قانون توازی
parallel operation
عمل موازی
parallel operation
عملیات موازی
parallel port
درگاه موازی
parallel column
ستونهای موازی
parallel clamp
گیره پیچی موازی
bit parallel
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
parallel operation
عملکرد موازی
connect in parallel
بطور موازی اتصال دادن
parallel series
مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
parallel perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel adder
افزایشگر موازی
parallel adder
جمع کننده موازی
parallel aerofoil
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel bars
پارالل ژیمناستیک
parallel bars
مانع در پرش اسب
parallel bars
میلههای پارالل
parallel cells
یاختههای موازی
parallel circuit
مدار شنتی
parallel circuit
مدار موازی
axially parallel
موازی محوری
parallel printer
چاپگر موازی
running in parallel
پردازش موازی
parallel transmission
ارسال موازی
parallel transmission
انتقال موازی
parallel transmission
مخابره موازی
parallel tests
ازمونهای همتا
parallel system
شبکه موازی
parallel storage
انبارش موازی
parallel storage
انباره موازی
parallel sheaf
مروحه موازی
parallel run
اجرای موازی
to decline from the parallel
از حالت موازی خارج شدن
two parallel lines
دو خط موازی
parallel printing
چاپ موازی
parallel processing
پردازش موازی
parallel processor
موازی پرداز
parallel processor
پردازنده موازی
parallel reading
خواندن موازی
parallel ruler
خط کش موازی
force displaced in parallel
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
parallel trussed girder
تیر شبکهای موازی
series parallel dimming
اتصال زنجیری- موازی لامپها
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
series parallel connection
اتصال سری- موازی
anti parallel feeding
تغذیه مخالف
series parallel connection
اتصال زنجیری- موازی
retrospective parallel running
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
random parallel tests
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
parallel gap welder
جوشگر شکاف موازی
parallel resonant circuit
مدار همنوای موازی
parallel input output
ورودی و خروجی موازی
uneven parallel bars
پارالل زنان
ball and parallel roller bearings
یاطاقان غلطکی
access
دسترسی یا مجال مقاربت
I have no access to anywhere .
دستم از همه جا کوتاه است
access
الحاق اضافه
non access
عدم دسترسی
access
دسترسی
access well
چاه دستیابی
access
مدخل
immediate access
دستیابی صریح
access
درگاه
access
ورودی
access
راه دسترس
access
اجازه دخول
access
دست یابی
access
مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
access
اضافی
access
کومکی
access
دستیابی
access
در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
access
تقریب
access
تقرب به خدا
access
اصابت
access
افزایش
access
بروز مرض حمله
access
وسیله حصول
access
دسترس
access
دسترسی
access
دسترسی راه
sequential access
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
sequential access
رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
sequential access
دستیابی ترتیبی
sequential access
و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
sequential access
روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
access code
رمز دستیابی
access road
راه اتصالی
access code
کد دسترسی
random access
دستیابی تصادفی
access arm
بازوی دستیابی
access arm
بازوی دسترسی
access code
کد دستیابی
access balcony
ایوان
sequential access
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
serial access
دستیابی نوبتی
random access
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
random access
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
remote access
دستیلبی از دور
random access
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
access control
وسیله امنیتی
random access
دستیابی مستقیم
random access
قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
random access
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
selective access
دستیابی گزیده
serial access
دستیابی سری
access window
مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
access shaft
مدخل استوانه ای
quick access
با دست یابی تند
access door
درورودی
serial access
دستیابی پیاپی
semirandom access
دستیابی نیمه تصادفی
random access
دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
remote access
دستیابی از راه دور
channel access
دستیابی کانال
limited access
دراری محدودیت مدارک محدود
access duct
مجرای دسترسی
multiple access
دستیابی چندگانه
access structures
ساختمان های قابل عبور و مرور
To deprive someone of access.
دست کسی را کوتاه کردن
access time
زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی
access time
زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
access time
زمان دستیابی
limited access
محدود
keyed access
دستیابی کلیدی
access time
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
control of access
ایین ورودی ها
deny access
جلوگیری از دستیابی به یک مدار یا سیستم به دلیل حجم کار بالا یا امنیتی
direct access
دستیابی مسقیم
direct access
دسترسی مستقیم
direct access
دسترسی مستقیم به اطلاعات
direct access
دستیابی مستقیم
fast access
با دستیابی سریع
rapid access
با دستیابی سریع
immediate access storage
storage main
no access for wheelchairs
عبورویلچیرممنوع
access structures
ساختمانهای عبور و مرور
access method
روش دستیابی
access mechanism
دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
access hole
شکاف دستیابی
access gallery
دالان دستیابی
access gallery
راه رو دستیابی
access control
که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
instantaneous access
زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
access code
رمز دسترسی
access control
بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
access control
کنترل دستیابی
access mode
باب دستیابی
access panel
پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
access road
راه دستیابی راه کمکی
access road
راه دسترسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com