English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English Persian
parallel adder افزایشگر موازی
parallel adder جمع کننده موازی
Other Matches
adder افزایشگر
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder است
adder وسیله یا تابعی که شامل نتیجه دو یا چند ورودی
adder وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
adder جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
adder جمعگر
adder مار جعفری
adder افعی
adder ماشین جمع
adder جمع کننده
adder's tongue سرخس مارزبان
serial adder افزایشگر نوبتی
full adder تمام افزایشگر
adder subtracter افزایشگر- کاهشگر
half adder نیم افزایشگر
two input adder افزایشگر با دو ورودی
three input adder افزایشگر با سه ورودی
serial adder جمع کننده سری
puff adder یکجور افعی بزرگ افریقایی که چون برانگیخته شودتنش بادمیکند
half adder نیمه جمع کننده
full adder افزاریشگرکامل
full adder تمام جمع کننده
analog adder افزایشگر قیاسی
adder subtractor افزایشگر و کاهشگر
is parallel to مساویاست
parallel اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel 1-
parallel که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
without parallel بی مانند بی نظیر
is not parallel to مساوینیست
parallel نظیر مطابق بودن با
parallel تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel همزمان
parallel برابر خط موازی
parallel متوازی
parallel موازی
parallel موازی کردن اسکیها
parallel همسو
parallel برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel موازی کردن برابر کردن
parallel همتا
parallel شنت
parallel همگام قرینه
parallel انشعاب
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel که همزمان ارسال می شوند
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel که همزمان ارسال شود
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel ruler خط کش موازی
parallel reading خواندن موازی
parallel processor پردازنده موازی
parallel processor موازی پرداز
parallel port درگاه موازی
parallel processing پردازش موازی
parallel printing چاپ موازی
parallel printer چاپگر موازی
parallel operation عملکرد موازی
parallel operation عملیات موازی
parallel run اجرای موازی
parallel sheaf مروحه موازی
parallel storage انباره موازی
to decline from the parallel از حالت موازی خارج شدن
parallel storage انبارش موازی
running in parallel پردازش موازی
parallel transmission ارسال موازی
parallel transmission انتقال موازی
parallel transmission مخابره موازی
parallel tests ازمونهای همتا
parallel system شبکه موازی
two parallel lines دو خط موازی
parallel operation عمل موازی
axially parallel موازی محوری
parallel circuit مدار شنتی
parallel cells یاختههای موازی
parallel bars میلههای پارالل
parallel bars مانع در پرش اسب
parallel bars پارالل ژیمناستیک
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel access دستیابی موازی
parallel access با دست یابی موازی
parallel perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
connect in parallel بطور موازی اتصال دادن
bit parallel طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
axially parallel در راستای محوری
parallel circuit مدار موازی
parallel clamp گیره پیچی موازی
parallel conversion تبدیل موازی
parallel feed خورد موازی
parallel connection اتصال موازی
parallel items سوالهای همتا
parallel computer کامپیوتر موازی
parallel column ستونهای موازی
parallel interface رابط موازی
parallel law قانون توازی
uneven parallel bars پارالل زنان
anti parallel feeding تغذیه مخالف
force displaced in parallel [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
series parallel connection اتصال سری- موازی
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
parallel search storage انباره جستجوی موازی
parallel resonant circuit مدار همنوای موازی
parallel trussed girder تیر شبکهای موازی
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
parallel gap welder جوشگر شکاف موازی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
ball and parallel roller bearings یاطاقان غلطکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com