English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (2 milliseconds)
English Persian
parallel interface رابط موازی
Other Matches
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
interface و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface میانجی
interface سطح مشترک
interface وصل کردن از طریق رابط
interface دفتر مشترک قسمتها
interface وجه مشترک
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface رابط
interface فاصل
interface تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface واسط
interface نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
electrical interface تداخل الکتریکی
eia interface یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
communication interface میانجی ارتباطی
centronics interface رابط موازی
centronics interface واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
expansion interface حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
expansion interface تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
standard interface واسطه استاندارد
interface card کارت رابط
serial interface رابط سری
standard interface رابط استاندارد
user interface میانجی کمکی
man machine interface سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
apple desktop interface رابط رومیزی اپل
application program interface میانجی یا رابط برنامه کاربردی
system v interface definition تعریف میانجی سیستم 5
programmable communications interface رابط مخابراتی برنامه پذیر
network interface card کارت میانجی شبکه
MIDI interface card کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
human machine interface حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
graphical user interface میانجی نگارهای کاربر
graphical user interface واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
computer interface unit وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
general purpose interface میانگیر همه منظوره
graphical user interface استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
general purpose interface bus مسیر میانگیر همه منظوره
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
enhanced system device interface میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
fibre distributed data interface استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface مجموعه استانداردها
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
is parallel to مساویاست
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
is not parallel to مساوینیست
parallel همگام قرینه
parallel برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel که همزمان ارسال شود
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel نظیر مطابق بودن با
parallel همسو
parallel همتا
parallel انشعاب
parallel شنت
parallel موازی کردن اسکیها
parallel مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
without parallel بی مانند بی نظیر
parallel تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel متوازی
parallel موازی
parallel آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel 1-
parallel که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
parallel برابر خط موازی
parallel موازی کردن برابر کردن
parallel ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel که همزمان ارسال می شوند
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel همزمان
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel ruler خط کش موازی
parallel reading خواندن موازی
parallel run اجرای موازی
parallel processor موازی پرداز
parallel processing پردازش موازی
parallel printing چاپ موازی
parallel printer چاپگر موازی
parallel port درگاه موازی
parallel sheaf مروحه موازی
parallel storage انباره موازی
two parallel lines دو خط موازی
parallel tests ازمونهای همتا
running in parallel پردازش موازی
parallel operation عملکرد موازی
parallel transmission ارسال موازی
parallel transmission انتقال موازی
parallel transmission مخابره موازی
to decline from the parallel از حالت موازی خارج شدن
parallel system شبکه موازی
parallel storage انبارش موازی
parallel processor پردازنده موازی
parallel operation عملیات موازی
axially parallel موازی محوری
parallel cells یاختههای موازی
parallel bars میلههای پارالل
parallel bars مانع در پرش اسب
parallel bars پارالل ژیمناستیک
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel adder جمع کننده موازی
parallel adder افزایشگر موازی
parallel access دستیابی موازی
parallel access با دست یابی موازی
parallel perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
connect in parallel بطور موازی اتصال دادن
bit parallel طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
axially parallel در راستای محوری
parallel circuit مدار شنتی
parallel circuit مدار موازی
parallel operation عمل موازی
parallel law قانون توازی
parallel items سوالهای همتا
parallel feed خورد موازی
parallel conversion تبدیل موازی
parallel computer کامپیوتر موازی
parallel clamp گیره پیچی موازی
parallel column ستونهای موازی
parallel connection اتصال موازی
anti parallel feeding تغذیه مخالف
force displaced in parallel [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
uneven parallel bars پارالل زنان
parallel trussed girder تیر شبکهای موازی
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
parallel gap welder جوشگر شکاف موازی
parallel search storage انباره جستجوی موازی
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
series parallel connection اتصال سری- موازی
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
parallel resonant circuit مدار همنوای موازی
ball and parallel roller bearings یاطاقان غلطکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com