Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (9 milliseconds)
English
Persian
parallel perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
Other Matches
perspective
دید
perspective
منظر
perspective
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspective
عمق نمایی چشم انداز
perspective
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
in perspective
مبنی براصول منافرومرایا
in perspective
کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
perspective
نما
perspective
بینایی
perspective
چشم انداز
perspective
منافر و مرایا
perspective
جنبه فکری
perspective
لحاظ
perspective
سعه نظر روشن بینی
perspective
مال اندیشی تجسم شی
perspective
خطور فکر دیدانداز
perspective
دورنما
perspective
منظره
one point perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
oblique perspective
پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
linear perspective
نمای خطی
linear perspective
پروژکتور دارای عدسی مخطط
diagonal perspective
پرسپکتیو مورب
diagonal perspective
پرسپکتیو قطری
angular perspective
نمای زاویه دار
alternating perspective
نمای متناوب
aerial perspective
نمای هوایی
panoramic perspective
پرسپکتیو منظرهای
perspective space
نمایش فضای سه بعدی
oblique perspective
پرسپکتیو مایل
three point perspective
چشم اندازمورب
three point perspective
پرسپکتیو مایل
reversible perspective
نمای بازگشت پذیر
perspective projection
تصویر پرسپکتیوی
perspective grid
خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
perspective formula
فرمول تجسمی
perspective plan
برنامه بلند مدت
perspective spatial model
مدل برجسته بینی
bird's eye perspective
پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
vanishing point perspective
دورترند کوچک تر به نظر می آیند
perspective spatial model
مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel
اگر به توجه نیاز داشته باشند
is parallel to
مساویاست
parallel
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel
1-
parallel
که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
without parallel
بی مانند بی نظیر
is not parallel to
مساوینیست
parallel
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
همگام قرینه
parallel
همسو
parallel
همزمان
parallel
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel
موازی کردن اسکیها
parallel
انشعاب
parallel
همتا
parallel
شنت
parallel
موازی کردن برابر کردن
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel
که همزمان ارسال می شوند
parallel
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel
برابر خط موازی
parallel
متوازی
parallel
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel
موازی
parallel
نظیر مطابق بودن با
parallel
که همزمان ارسال شود
parallel sheaf
مروحه موازی
parallel ruler
خط کش موازی
parallel reading
خواندن موازی
parallel run
اجرای موازی
parallel processor
موازی پرداز
parallel printer
چاپگر موازی
parallel processing
پردازش موازی
parallel printing
چاپ موازی
parallel storage
انباره موازی
parallel storage
انبارش موازی
parallel system
شبکه موازی
two parallel lines
دو خط موازی
running in parallel
پردازش موازی
parallel processor
پردازنده موازی
to decline from the parallel
از حالت موازی خارج شدن
parallel transmission
ارسال موازی
parallel transmission
انتقال موازی
parallel transmission
مخابره موازی
parallel tests
ازمونهای همتا
parallel port
درگاه موازی
axially parallel
موازی محوری
parallel clamp
گیره پیچی موازی
parallel circuit
مدار موازی
parallel circuit
مدار شنتی
parallel cells
یاختههای موازی
parallel bars
مانع در پرش اسب
parallel bars
پارالل ژیمناستیک
parallel aerofoil
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel adder
جمع کننده موازی
parallel adder
افزایشگر موازی
parallel access
دستیابی موازی
parallel access
با دست یابی موازی
parallel series
مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
connect in parallel
بطور موازی اتصال دادن
bit parallel
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
axially parallel
در راستای محوری
parallel column
ستونهای موازی
parallel computer
کامپیوتر موازی
parallel operation
عملیات موازی
parallel operation
عملکرد موازی
parallel operation
عمل موازی
parallel law
قانون توازی
parallel items
سوالهای همتا
parallel interface
رابط موازی
parallel bars
میلههای پارالل
parallel feed
خورد موازی
parallel connection
اتصال موازی
parallel conversion
تبدیل موازی
parallel gap welder
جوشگر شکاف موازی
uneven parallel bars
پارالل زنان
anti parallel feeding
تغذیه مخالف
force displaced in parallel
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
parallel trussed girder
تیر شبکهای موازی
series parallel dimming
اتصال زنجیری- موازی لامپها
parallel resonant circuit
مدار همنوای موازی
parallel input output
ورودی و خروجی موازی
random parallel tests
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
retrospective parallel running
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
series parallel connection
اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection
اتصال سری- موازی
ball and parallel roller bearings
یاطاقان غلطکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com