English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
parallelling موازی
parallelling متوازی
parallelling برابر خط موازی
parallelling موازی کردن برابر کردن
parallelling همزمان
parallelling شنت
parallelling همتا
parallelling همگام قرینه
parallelling انشعاب
parallelling موازی کردن اسکیها
parallelling همسو
parallelling نظیر مطابق بودن با
parallelling برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelling تعداد آدرسهای متصل به هم
parallelling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallelling که همزمان ارسال شود
parallelling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallelling ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelling داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelling بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelling ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallelling که همزمان ارسال می شوند
parallelling مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallelling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallelling اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallelling تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallelling 1-
parallelling که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com