English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (2 milliseconds)
English Persian
parcel bomb بمبیکهدرونبستهایجاسازیشدهوبهمحضبازشدندربستهمنفجرمیشود
Other Matches
parcel دسته
parcel بسته بندی کردن
parcel امانت پستی
parcel بسته
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcel قسمت گره
parcel بخش
parcel جزئی از یک کل
parcel دربسته گذاشتن
parcel گروه
parcel بسته یا امانت پستی
parcel امانت
parcel جزء
parcel دسته قطعه کوچکی از زمین
parcel gilt نیم مطلا
part and parcel جزء لاینفک
parcel post دفتر امانات پستی
parcel post بسته پستی
part and parcel <idiom> قسمت مهمولازم
parcel paper یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
parcel gilt توطلایی
A-bomb بمباران اتمی کردن
A-bomb با بمب اتمی حمله کردن
A-bomb بمب اتمی
bomb شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bomb out شروع شیرجه از هواپیما
H-bomb بمب هیدروژنی
bomb بن بست
bomb تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb غیر رسمی از بین رفتن
bomb بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bomb زیر اب ناپدید شدن موج سوار
bomb شکست فاحش
bomb بمباران کردن
bomb نارنجک
bomb بمب
bomb خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
bomb مخزن
bomb یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
fusion bomb بمب فوزیونی
incendiary bomb بمب اتش زا
hung bomb بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
depth bomb بمب عمل کننده در زیر اب
fire bomb بمب اتش زا
fire bomb بمب اتش افروزبنزینی
glide bomb بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
fusion bomb بمب ذوب کننده
fission bomb بمب اتمی
fission bomb بمب هستهای
fission bomb بمب شکافت
gas bomb بمب گازی
leaflet bomb بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
para bomb بمب چتردار
plastic bomb بمب خمیری
time bomb بمب ساعتی
bomb factory مکانغیرقانونیساختبمب
bomb scare اطلاعتلفنیازوجودبمبدرمکانیتوسط شخصی
car bomb بمبیکهداخلیا زیر ماشینجاسازیکردهباشند
petrol bomb نوعیبمببنزینی
roadside bomb بمب دست ساز
letter-bomb بمب نامهای
plastic bomb بمب پلاستیکی
wooden bomb بمب سالم و بادوام
para bomb بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
neutron bomb بمب نوترونی
bomb disposal تخریب بمب
cluster bomb لوستر چندشاخه شمش
cluster bomb قالب
cluster bomb کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb کلاستر
cluster bomb مین خوشهای
cluster bomb خوشه مین خوشهای
cluster bomb خوشه
cluster bomb دسته
cluster bomb سنبله دسته کردن
cluster bomb جمع کردن خوشه کردن
cluster bomb اویز چند شاخه
bomb disposal از کار انداختن بمب
depth bomb بمب زیرابی
cluster bomb گروه
bomb reconnaissance شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
bomb proof پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
bomb proof ضد بمب
bomb cemetery محل تجمع بمبهای فاسد
bomb cemetery محل تخریب بمبهای عمل نکرده
atom bomb بمب اتمی
an incendiary bomb بمب اتش زا یا اتش انگیز
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bomb بمب هیدروژنی
bomb alarm system سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
bomb sighting system سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
To burst ( exploded) a bomb. بمب ترکاندن
bomb release line خط رهایی بمب
bomb release point نقطه رهایی بمب
bomb release line خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
bomb impact plot بردن محل اصابت بمب روی نقشه
bomb damage assessment تعیین میزان خسارت ناشی ازبمب
smoke bomb discharger تخلیهبمبدوددار
final bomb release line اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com