English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
parcel paper یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
Other Matches
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcel بسته
parcel بسته بندی کردن
parcel دربسته گذاشتن
parcel جزئی از یک کل
parcel بسته یا امانت پستی
parcel جزء
parcel گروه
parcel دسته قطعه کوچکی از زمین
parcel دسته
parcel قسمت گره
parcel بخش
parcel امانت
parcel امانت پستی
parcel bomb بمبیکهدرونبستهایجاسازیشدهوبهمحضبازشدندربستهمنفجرمیشود
part and parcel جزء لاینفک
parcel post دفتر امانات پستی
parcel post بسته پستی
parcel gilt توطلایی
part and parcel <idiom> قسمت مهمولازم
parcel gilt نیم مطلا
paper روزنامه
on paper ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper اوراق بهادار
paper یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper روی کاغذ نوشتن
paper اوراق
paper ورق کاغذ
paper ورقه
paper مقاله
paper کاغذ
paper جواز پروانه
paper چاپ کردن
paper درکاغذ پیچیدن
paper سفته برات
paper روی کاغذاوردن
paper روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper ورقه مشخصات کشتی
roll paper کاغذ لولهای
sand paper کاغذ سنباده
rag paper کاغذی که ازپارچه بسازند
plotting paper کاغذشطرنجی
plotting paper کاغذ نقشه کشی
plain paper کاغذ بی نقش
plain paper کاغذ ساده
parchment paper کاغذ پوستی
sand paper کاغذ سنباده زدن به
satined paper گاغذ مهره کشیده
scratch paper کاغذ یادداشت
stencil paper کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
single name paper سفته دارای یک امضاء
test paper کاغذ مخصوص ازمایش ورقه امتحان
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
test paper ازمون برگ
the daily paper روزنامه
the daily paper جریده یومیه
send in one's paper استعفای خود را دادن
tar paper کاغذ قیر اندود
paper electrophoresis الکتروفورز کاغذی
paper fed که وقتی فعال میشود که کاغذ وارد آن شود
paper feed خورش کاغذی
paper knife کارد کاغذبری
paper weight کاغذ نگهدار
paper tape نوار کاغذی
paper standard پول رایج مملکت
paper stainer کتاب نویس
paper stainer سازنده کاغذهای دیواری
paper stainer کاغذ رنگ کن
paper rack جاکاغذی
paper hangings کاغذ دیواری
paper hanger کاغذ دیواری چسبان
paper feer تغذیه کاغذ
paper gold طلای کاغذی
paraffined paper کاغذ پارافینی
paper work تکالیف درسی
paper work کارنوشتنی
paper work کار روی کاغذ
paper work نوشته
paper weight وزنه
paper gold منظور حق برداشت مخصوص است
paper mill ماشین کاغذسازی
ballot paper ورقهرایگیری
sheet of paper برگهکاغذ
paper trays سینیکاغذ
paper tray سبدمخصوصکاغذ
paper support ورقه
paper support پشتیبان
paper punch کاغذسوراخکن
paper in reserve کاغذذخیرهای
paper guide راهنمایورقه
paper fasteners اتصالدهندهکاغذ
cartridge paper کاغذ مخصوصنقاشی
cigarette paper کاغذ سیگار
greaseproof paper صفحهضدگریس
paper cup لیوان کاغذی
paper plate بشقاب کاغذی
It is only a scrap of paper . یک تیکه ورق پاره است
writing paper کاغذمرغوبمخصوصنوشتننامه
wrapping paper کاغذکادو
silver paper کاغذفویلشده
paper round فردیکهدریکمسیرخاصبهدرخانههاروزنامهمیرساند
lavatory paper کاغذتوالت
Green Paper برگهنظرخواهی
paper clamp گیرهورقه
paper catcher جایورق
paper bail ضامنورقه
wall paper کاغذ دیواری
vellum paper کاغذمهره کشیده
varnish paper کاغذ لاک دار
useless paper کاغذ بیمصرف
two reams of paper دو بند کاغذ
tons of paper خروارها کاغذ
to paste something with paper کاغذ روی چیزی چسباندن
to commit to paper نوشتن ثبت کردن
to commit to paper روی کاغذاوردن
tissue paper دستمال کاغذی نازک
waxed paper کاغذ مومی
working paper ورقهء استخدام کارگر
working paper تعرفهء کار
correction paper غلطگیرنواری
paper tigers پهلوان پنبه
paper tigers ببر کاغذی
paper tiger پهلوان پنبه
paper tiger ببر کاغذی
paper clip گیرهی کاغذ
paper boys روزنامه رسان
paper boys روزنامه فروش
paper boy روزنامه رسان
paper boy روزنامه فروش
the paper is written all over همه جای کاغذ نوشته شده است که
fly paper کاغذمگس کش
coordinate paper کاغذ مختصاتی
continuous paper کاغذ پیوسته
commercial paper سند تجارتی
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
bank paper سفته
bank paper چک تضمین شده سفته بانکی
bank paper اسکناس
absorbent paper کاغذ خشک کن
absorbency of paper جذب پذیری کاغذ
abrasive paper کاغذ سنباده
crown paper کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
detector paper کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
electrosensitive paper کاغذ حساس الکترونیکی
flock paper پارچه نما
fish paper عایق کاغذی
filter paper کاغذ صافی
fanfole paper کاغذ با تای بادبزنی
fanfold paper کاغذ با تای به شکل بادبزن
fanfold paper کاغذ تاشو
emporetic paper پاپیروس بارپیچی
emery paper کاغذ سمباده
elephant paper کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
abrasive paper کاغذ سمباده
graph paper کاغذ گراف
paper-knives کاغذ بر
paper-knife کاغذ بر
crepe paper کاغذ الیاف درشت
paper money اسکناس
paper money پول کاغذی
paper money اسکناس پول کاغذی
White Paper کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper کتاب سفید
White Paper گزارش هیئت دولت نامه سفید
toilet paper طهارت
rice paper کاغذ برنج
rice paper کاغذ نازک
litmus paper کاغذ تورنسل
graph paper کاغذ میلیمتری
graph paper کاغذ شطرنجی
term paper رساله کوتاه
wax paper کاغذ مومی
touch paper فتیله
blotting paper کاغذ خشک کن
carbon paper کاغذ کاربن
tracing paper کاغذ رسم
litmus paper اغشته است
litmus paper کاغذی که بماده
toilet paper کاغذ
paper currency اسکناس پول کاغذی
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
NCR paper REQUIRED CARBON NO
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
mourning paper کاغذ ویژه عزاداری
milimetre paper کاغذ میلیمتری
mica paper کاغذ میکا
manila paper کاغذ مانیلا
manila paper یک نوع کاغذ محکم برنگ زرد مایل به قهوهای
manila paper کاغذ مانیل
locker paper کاغذ بسته بندی اغذیه
note paper کاغذ نویسی
note paper کاغذ رقعهای
oil paper کاغذ روغنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com