Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (1 milliseconds)
English
Persian
parol arrest
جلب شفاهی
parol arrest
توقیف شفاهی
parol arrest
جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
Other Matches
by parol
زبانی
by parol
شفاها
parol
کلمه
parol
قول
parol
شفاهی
parol
گفته
parol contract
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
parol evidence
شهادت شفاهی
parol promise
قرارداد شفاهی
under arrest
تحت الحفظ
arrest
توقیف شخص
arrest
دستگیری
arrest
سد جلوگیری
arrest
جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrest
دستگیرکردن
arrest
وقفه
arrest
بازداشت
arrest
جلوگیری کردن
arrest
توقیف کردن بازداشتن
arrest
توقیف
arrest
حکم ضبط توقیف کردن
arrest
حکم توقیف
arrest
سد کردن
arrest
ضبط کردن
arrest
جلوگیری از سقوط
arrest
دستگیر کردن
arrest
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest of judgment
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
house arrest
بازداشت در خانه
arrest warrant
قرار توقیف
warrant as arrest
حکم توقیف
warrant as arrest
حکم بازداشت
arrest warrants
قرار توقیف
arbitrary arrest
توقیف غیر قانونی وخودسرانه
cardiac arrest
توقف ناگهانی قلب
house arrest
توقیف در منزل
privilege frome arrest
مصونیت از توقیف
He went underground to avoid arrest.
او
[مرد]
خودش را غایم کرد تا دستگیرش نکنند.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com