English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (1 milliseconds)
English Persian
partition تیغه
partition دیواره
partition وسیله یا اسباب تفکیک
partition حد فاصل
partition اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partition تفکیک کردن
partition جدا کردن جزء بندی کردن
partition افراز
partition حایل
partition دیوار تیغه
partition جداگر تیغهای
partition دیوار
partition جدار افراز
partition تقسیم افراز کردن
partition فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partition تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partition فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partition بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partition ناحیه
partition قسمت
partition بخش
partition جزء بندی کردن
partition قسمت کردن
Other Matches
partition of an estate افراز ملک
partition of an estste افراز یک ملت
partition wall دیوار تیغه
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
partition wall تیغه
solid partition جداگر یکپارچه
voluntary partition افراز با رضایت یا سازش طرفین
partition function تابع تقسیم
partition coefficient ضریب توزیع ضریب تقسیم
partition coefficient K :symb
partition chromatography کروماتوگرافی تقسیمی
frame partition تیغه قالبی
frame partition تیغه تیرپایهای
frame partition جداگر سازه دار
disk partition پارتیشن دیسک
load bearing partition تیغه باربر
load bearing partition جداگر باربر
load-bearing partition تیغه بابر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com