English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
English Persian
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
Other Matches
bombing بمباران
bombing بمباران کردن گلوله باران کردن
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
carpet bombing توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
carpet bombing بمباران منطقهای
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
bombing height ارتفاع بمباران
bombing errors خطای پرتاب بمب
bombing errors اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
bombing angle زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
bombing angle زاویه رها کردن بمب
area bombing بمباران منطقهای
laydown bombing بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
loft bombing بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
suicide bombing حمله با خودکشی
bombing raid بمبارانکردن
volley bombing شلیک تیرباران شلیک کردن
volley bombing شلیک دسته جمعی
toss bombing نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
shuttle bombing بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
suicide bombing قصد کشت بوسیله خودکشی
over the shoulder bombing نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
offset bombing روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
mass bombing بمباران یکجا
mass bombing بمباران زیاد
volley bombing تیرشلیک
blind bombing zone منطقه بمباران محدود
pattern تقلیدکردن
pattern الگو صفات فردی
pattern نمونه
pattern نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern خصوصیات فردی
pattern خصوصیات
pattern نقشه ساختن
pattern طرح ساختن
pattern بعنوان الگو بکاربردن
pattern الگو
pattern همتا بودن
pattern بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern شیوه
to pattern out ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
to pattern out نمونه شدن برای
pattern نقش
pattern انگاره
pattern نقش ونگار
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern ردیف بندی
pattern الگوقالب
pattern انگاره نقش
pattern نقشه شکل
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern بطور نمونه ساختن
pattern سرمشق
pattern طرح
pattern laying مین گذاری طراحی شده
pattern plate صفحه مدل
pattern offense موضعگیری در برابر حریف
pattern of development الگوی توسعه
pattern making مدل سازی
pattern lady بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern making نمونه سازی
pattern maker قالب ساز
pattern maker طرح ساز
pattern recognition تشخیص الگو
pattern laying مین گذاری مدل دار
pattern recognitation تشخیص الگو
test pattern طرح ازمایشی
punch and pattern سوراخوحککردن
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
key pattern زنجیره یونانی
key pattern زبانه یونانی
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
pattern recognition الگو شناسی
target pattern شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target pattern شکل قرار گرفتن هدف
stimulus pattern طرح محرک
radiation pattern الگوی تابش
pattern shop کارگاه مدل سازی
pattern recognition الگوشناسی شناسایی الگو
cane pattern طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
pattern generator مولد تعمیر کار
antenna pattern انتشار انتن
drilling pattern طرح مته کاری
dispersion pattern مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion pattern شکل پراکندگی
bravo, pattern شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
demand pattern الگوی تقاضا
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection pattern مستطیل انحراف
crosshatch pattern طرح شطرنجی
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
bit pattern الگوی بیتی
activation pattern طرح برانگیختگی
bit pattern الگوی ذرهای
bar pattern ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
attack pattern ارایش تک
attack pattern الگوی تک
antenna pattern طرح انتشارامواج انتن
drilling pattern نمونه مته کاری الگوی مته کاری
effective pattern منطقه اصابت موثر
herringbone pattern طرح جناغی
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
disruptive pattern اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
movement pattern الگوی حرکتی
movement pattern انگاره حرکتی
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
factor pattern طرح عاملی
fallout pattern شکل ریزش
effective pattern منطقه اثر موثر
energy pattern نقشه انرژی
energy pattern الگوی انرژی
weft-face pattern [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
basket weave pattern طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
battery groung pattern طرح گسترش توپهای اتشبار
battery groung pattern وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
admiralty pattern anchor لنگر میله دار
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
weaving pattern brush مجموعهبرسموجدار
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
spot pattern test ازمون طرح نقطه ها
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
pattern perception test ازمون ادراک طرحها
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
fundamental motor pattern انگاره بنیادی حرکت
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
pattern start key کلیدشروعبافت
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
stitch pattern memory حافظهبافتودوخت
weaving pattern lever اهرم مجموعهموجدار
operational pattern of marks by night نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com