English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
pattern perception test ازمون ادراک طرحها
Other Matches
test pattern طرح ازمایشی
spot pattern test ازمون طرح نقطه ها
perception دریافت احساس
perception اگاهی
perception مشاهده قوه ادراک
perception ادراک
perception درک
self perception ادراک خویشتن
selective perception ادراک انتخابی
mental perception دریافت
extrasensory perception ادراک فراحسی
social perception ادراک اجتماعی
time perception ادراک زمان
moral perception حس تشخیص اخلاقی
mental perception ادراک
space perception ادراک فضایی
depth perception ادراک عمق
subliminal perception ادراک زیراستانهای
person perception ادراک اشخاص
perception of an object مشاهده یا دیدن چیزی
visual perception ادراک دیداری
mental perception درک
pattern نمونه
pattern شیوه
pattern الگو صفات فردی
pattern خصوصیات فردی
pattern خصوصیات
pattern همتا بودن
pattern تقلیدکردن
pattern نقشه ساختن
pattern طرح ساختن
pattern بعنوان الگو بکاربردن
pattern الگو
pattern نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern ردیف بندی
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
to pattern out نمونه شدن برای
to pattern out ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern الگوقالب
pattern سرمشق
pattern انگاره نقش
pattern نقش ونگار
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern بطور نمونه ساختن
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern نقش
pattern طرح
pattern انگاره
pattern نقشه شکل
factor pattern طرح عاملی
target pattern شکل قرار گرفتن هدف
effective pattern منطقه اثر موثر
effective pattern منطقه اصابت موثر
activation pattern طرح برانگیختگی
pattern recognition الگو شناسی
pattern recognitation تشخیص الگو
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
punch and pattern سوراخوحککردن
pattern recognition تشخیص الگو
cane pattern طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
bit pattern الگوی بیتی
energy pattern الگوی انرژی
bit pattern الگوی ذرهای
energy pattern نقشه انرژی
pattern recognition الگوشناسی شناسایی الگو
movement pattern انگاره حرکتی
target pattern شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
fallout pattern شکل ریزش
pattern plate صفحه مدل
pattern making مدل سازی
pattern generator مولد تعمیر کار
pattern lady بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern laying مین گذاری مدل دار
bar pattern ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
pattern laying مین گذاری طراحی شده
pattern maker قالب ساز
pattern maker طرح ساز
attack pattern ارایش تک
attack pattern الگوی تک
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
antenna pattern انتشار انتن
antenna pattern طرح انتشارامواج انتن
drilling pattern طرح مته کاری
drilling pattern نمونه مته کاری الگوی مته کاری
pattern offense موضعگیری در برابر حریف
pattern of development الگوی توسعه
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
pattern making نمونه سازی
pattern shop کارگاه مدل سازی
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
movement pattern الگوی حرکتی
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
key pattern زنجیره یونانی
demand pattern الگوی تقاضا
herringbone pattern طرح جناغی
key pattern زبانه یونانی
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
deflection pattern مستطیل انحراف
dispersion pattern شکل پراکندگی
dispersion pattern مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
radiation pattern الگوی تابش
stimulus pattern طرح محرک
bravo, pattern شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
crosshatch pattern طرح شطرنجی
disruptive pattern اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
pattern start key کلیدشروعبافت
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
fundamental motor pattern انگاره بنیادی حرکت
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
battery groung pattern وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
battery groung pattern طرح گسترش توپهای اتشبار
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
stitch pattern memory حافظهبافتودوخت
admiralty pattern anchor لنگر میله دار
weaving pattern brush مجموعهبرسموجدار
weaving pattern lever اهرم مجموعهموجدار
weft-face pattern [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
basket weave pattern طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
operational pattern of marks by night نقشیازعلائممشخصبرایشب
test امتحان کردن
test ازمودن کردن
test محک زدن
to do a test امتحان کتبی نوشتن
test course مسافت ازمایش
test value نمره ازمون
test معیار
test محک
self test خودازمایی
self test ازمایش خودکار
test آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test اختیار
test آزمایش
test تست
test تست کردن ازمایش
test معاینه کردن
test بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test آزمون
test امتحان
test تست
test عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
test محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test ازمایش کردن
test شهادت گواهی بازرسی کردن
f test ازمون اف
test ازمایش کردن امتحان
test اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
t test ازمون تی
z test ازمون " زی "
x o test ازمون ضربدر و دایره
test امتحان
u test ازمون یو
test امتحان محک
test اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
sign test ازمون علامتها
stripping test ازمایش زدودگی
recognition test ازمون بازشناسی
subjective test ازمون غیرعینی
spot test ازمایش فوری
similarities test ازمون شباهتها
standardized test ازمون میزان شده
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
spiral test ازمون مارپیچ
stilling test ازمون استیلینگ
spinning test تست ویژگیهای چرخش هواپیما
sorting test ازمون دسته بندی
stripping test ازمایش زدودن
slump test ازمایش فرو نشستن
smoke test بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
matching test ازمون جور کردن
oral test ازمون شفاهی
oseretsky test ازمون اوزرتسکی
ordering test ازمون رده بندی
one sided test ازمون یکسویه
performance test ازمون عملکردی
performance test ازمون عملی
personality test ازمون شخصیت
post test پس ازمون
power test ازمون قدرت
opposites test ازمون کلمات متضاد
one tailed test ازمون یک دامنه
omnibus test ازمون مختلط
mental test ازمون روانی
psychological test ازمون روانی
mosaic test ازمون موزائیکها
myokinetic test ازمون جنبش عضلانی
non destructive test ازمایش بدون خرابی
nonlanguage test ازمون غیر کلامی
nonverbal test ازمون غیرکلامی
objective test ازمون عینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com