Dictiornary-Farsi | pawn promotion | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 63 (5 milliseconds)

English	Persian
pawn promotion	ترفیع پیاده شطرنج


Other Matches

promotion	توسعه
promotion	گسترش
promotion	ارتقاء
promotion	پیشبرد
promotion	ترفیعات
promotion	ترفیع رتبه پیشرفت
promotion	تبلیغ
promotion	ترفیع پیاده
promotion	ترویج
promotion	جلواندازی
promotion	پیشرفت
promotion	ترقی
promotion	ترفیع
sales promotion	افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
sales promotion	تبلیغ جهت فروش
sales promotion	تبلیغ فروش
promotion money	دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
promotion list	لیست ترفیعات
export promotion	توسعه صادرات
export promotion	افزایش صادرات
He was granted a grade promotion.	یک پایه ترفیع ( ارتقاء درجه ) گرفت
in pawn	گرو گذاشته
pawn	آلت دست
pawn	گرو گذاشتن رهن دادن
at pawn	در رهن
at pawn	درگرو
pawn	رهن
pawn	گروگذاشتن
pawn	رهن دادن
pawn	وثیقه
pawn	پیاده شطرنج
pawn	گروگان وثیقه
pawn	گرو
advanced pawn	پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
to pawn one's word	عهد کردن
to pawn one's word	پیمان بستن
pawn shop	مغازهی کارگشایی و گروبرداری
pawn shops	مغازهی کارگشایی و گروبرداری
poisoned pawn	پیاده زهراگین یا مسموم
pawn structure	ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
pawn storm	توفان پیادهای شطرنج
to pawn one's word	قول دادن
pawn broker	نزولخوار
passed pawn	پیاده رونده یا پاسه شطرنج
isolated pawn	پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
fee pawn	پیاده ازاد شطرنج
advanced pawn	پیاده پیش رفته
capped pawn	پیاده مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
backward pawn	پایده عقبمانده شطرنج
pawn broker	کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
pawn chain	زنجیر پیادهای شطرنج
pawn roller	پیاده رانی شطرنج
pawn push	پیاده رانی شطرنج
pawn island	جزیره پیادهای شطرنج
queen's pawn game	بازی پیاده وزیر شطرنج
protected passed pawn	پیاده رونده محافظت شده
queen's pawn opening	گشایش پیاده وزیر شطرنج
My gold ring is in pawn.	انگشتر طلایم درگرو است
To pawn ones life ( honour) .	زندگی ( شرافت ) خود را درگروی کاری گذاشتن
poisoned pawn variation	واریاسیون پیاده زهراگین دردفاع سیسیلی
symmetrical pawn structure	ساختمان پیادهای متقارن
queen's pawn counter gambit	گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج