Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 90 (1 milliseconds)
English	Persian
peace negotiations	مذاکرات صلح
Other Matches
negotiations	گفتگو ها
negotiations	معامله
negotiations	گفتگو
negotiations	انتقال
negotiations	معاوضه مذاکرات
negotiations	تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
to off negotiations	اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
negotiations	مذاکره
opening of negotiations	افتتاح مذاکرات [معاملات]
process of negotiations	روند مذاکرات
preliminary negotiations	مذاکرات مقدماتی
beginning of negotiations	شروع مذاکره
progress of negotiations	پیشرفت مذاکرات
result of the negotiations	پی آمد مذاکرات
result of the negotiations	عاقبت مذاکرات
result of the negotiations	حاصل مذاکرات
result of the negotiations	نتیجه مذاکرات
failure of negotiations	شکست مذاکرات
leader of the negotiations	سرپرست مذاکرات
round of negotiations	دور مذاکرات
The negotiations were successful ( inconclusive ) .	مذاکرات به نتیجه رسید ( نرسید )
peace be upon him	علیه السلام
to be at peace	در اشتی بودن
to keep the peace	از جنگ دوری کردن
to keep the peace	اشتی رابرقرار داشتن
peace	ارامش
peace be with you	سلام برشما باد
peace be upon them	علیهم السلام
peace	دوستی
peace	صلح
peace	اشتی صلح
peace	سلامتی
peace	صلح وصفا
peace be upon her	علیهاالسلام
Justices of the Peace	رئیس دادگاه بخش
peace offering	پیشنهاد صلح
armed peace	صلح مسلح
hold one's peace <idiom>	سکوت کردن
armed peace	حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
breach of peace	اخلال در نظم عمومی
With peace of mind.	با آرامش خیال وخاطر
peace-loving	دوستدارصلح
peace-keeping	نیروی برقرارکننده صلح
Peace Corps	سپاه صلح
peace dividend	ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
breaches of the peace	بهم زدن ارامش عمومی
Justices of the Peace	امین صلح
Justices of the Peace	امین صلح دادرس دادگاه بخش
Justices of the Peace	قاضی صلحیه
Justice of the Peace	امین صلح
Justice of the Peace	رئیس دادگاه بخش
Justice of the Peace	امین صلح دادرس دادگاه بخش
Justice of the Peace	قاضی صلحیه
peace offerings	پیشنهاد صلح
breach of the peace	بهم زدن ارامش عمومی
cinclusion of peace	عقد صلح
peace pipe	پیپ یا چپق صلح
peace force	نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
peace pact	میثاق دوستی میثاق تحریم جنگ
peace negotiation	مذاکرات صلح
peace time	در زمان صلح
peace time	زمان صلح
olies f.peace	زیتون کنایه ازاشتی است
peace officer	امین صلح
peace pact	قرارداد صلح صلح نامه
peace pact	پیمان صلح
peace court	صلحیه
peace court	دادگاه بخش
peace breaker	اشوبگر
guardians of the peace	ضابطین عدلیه
peace breaker	اشوب کن
make peace	صلح کردن
social peace	ارامش اجتماعی
peace breaker	ارامش بهم زن
peace of mind	اسودگی خاطر
peace treaty	معاهده صلح
peace conference	کنفرانس صلح
peace officer	ضابط صلحیه
peace keeping forces	نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
to knit peace between nations	ملت هاراباهم اشتی دادن صلح درمیان ملل منعقدکردن
international peace force	نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
peace to his departed spirit	روانش شاد باد
May his soull live in peace.	روحش شاد باشد
peace time establishment	جدول استعداد مجاز زمان صلح
peace time complement	استعداد مجاز زمان صلح
to make peace between two men	دو کس را با هم اشتی دادن
to report somebody [to the police] for breach of the peace	از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن [به پلیس] شکایت کردن
He closed the door against the peace agreement.	تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process.	این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com