English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
English Persian
peer groups گروه همسالان
Other Matches
peer to peer file transfer دستیابی فایل عمومی
peer to peer file transfer انتقال فایل همتا
peer to peer network شبکه همراه به همراه
peer to peer network شبکه همتا
peer رسیدن
peer برابر بودن با
peer بدقت نگریستن
peer باریک شدن
peer برابرکردن
peer رفیق
peer همتا
peer صاحب لقب اشرافی
peer همشان عضو مجلس اعیان
peer قرین
peer جفت
peer هم درجه کردن بدرجه اشرافی
peer نمایان شدن بنظررسیدن
peer هما ل
peer عضو مجلس اعیان
peer با دقت نگاه کردن
peer هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peer to each other قرین یکدیگر
peer to each other مانند همدیگر
peer to each other برابر با یکدیگر
peer rating درجه بندی همسالان
life peer عنوان
life peer لرد یا اشرافی غیر قابل توارث
peer group گروه همسالان
peer of the realm نجیبزاده
groups مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
groups دسته دسته
groups گروه رزمی
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups ناوگروه
groups دسته
groups گروه
groups انجمن
groups جمع شدن
groups دسته دسته کردن
groups دسته بندی کردن
groups جمع اوری چندین چیز با هم
groups کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
groups مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
groups جمع کردن چندین وسیله با هم
groups مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
groups نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
groups جمعیت گروه بندی کردن
groups کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
groups طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups شیعه
groups حزب
to form into groups دسته بندی کردن
In groups. In batches. دسته دسته ( گروه گروه )
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
age groups گروه سالخور
age groups گروه سنی
to form into groups گروه بندی کردن
matched groups گروههای جور
interest groups گروههای ذینفع
blood groups تعیین کردن
blood groups گروه خون
blood groups گروه خونی
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
delivery groups گروه معروف پیام
enentiotopic groups گروههای اناتیتوتوپیک
matched groups گروههای همتا
pressure groups گروه فشار
special interest groups گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
vested interest groups گروههای همسود
directive effect of functional groups اثر جهت دهندگی گروههای عاملی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com