Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English
Persian
penny a liner
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
Other Matches
A penny saved is a penny earned..
<proverb>
یک شاهى پس اندار یک شاهى در آمد است .
liner
خط کشتیرانی
inner liner
روکش داخلی
liner
بوش سیلندر
liner
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liner
سرباز خط جبهه
liner
خط کش
liner
کسی که خط میکشد
liner
استری
liner
کشتی یا هواپیمای مسافری استردوز
one-liner
بذله
one-liner
لطیفه
helmet liner
استرکلاه اهنی یا کلاه خود
helmet liner
کلاه کاسک
helmet liner
کلاه فیبری
head liner
سردسته
liner kinematics
حرکت شناسی خطی سینماتیک خطی
liner momentum
اندازه حرکت
liner oscillator
نوسانگر خطی
liner terms
شرایط خط کشتیرانی
liner trade
کشتیرانی منظم تجاری
liner velocity
سرعت
liner velocity
بردار سرعت
passenger liner
کشتی مسافری
passenger liner
کشتی مسافربری
head liner
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
head liner
سرصفحه نویس
blue liner
مدافع
cargo liner
کشتی باری
cargo liner
مسافری
cylinder liner
بوش سیلندر
cylinder liner
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
front liner
سانتر فوروارد
fuzewell liner
قاب بوستر
fuzewell liner
بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره
draught tube liner
خطوطلاستیکجریانهوا
penny
کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
penny
شاهی
not have a penny to one's name
<idiom>
آهی در بساط نداشتن
You must account for every penny.
باید تا دینار آخر حساب پس بدهی
scrape penny
لئیم
scrape penny
خسیس
peter penny
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
penny worth
مقدار کم
penny worth
بها
penny worth
معامله
penny farthing
دوچرخههایقدیمیکهچرخجلوازعقببزرگتربود
penny-pinching
تمرینبرایکمخرجکردنوصرفهجوبودن
in for a penny, in for a pound
<idiom>
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
penny bank
صندوق پس انداز
He has not a penny to bless himself with .
<proverb>
یتى یک پنى ندارد که خرج خود کند.
At last the penny dropped!
<idiom>
آخرش متوجه شد که موضوع چه است!
[اصطلاح]
penny for one's thoughts
<idiom>
فکرت را به من بگو
a penny for your thoughts
<idiom>
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
At last the penny dropped!
<idiom>
آخرش دوزاریش افتاد!
[اصطلاح]
In for a penny, in for a pound.
آب که ازسر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
penny worth
سودا
penny worth
ارزش یک پنی
penny bank
بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
penny a line
ارزان نویس بی مایه
penny whistles
نی کودکانه
penny a line
پست
penny a line
ارزان
luck penny
پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند
half penny
سکه نیم پنی
penny whistle
نی لبک ساده
catch penny
قابل تبدیل به پول
penny bank
دیناری
penny barber
دلاک ارزان یا دینار گیر
penny worth
انچه برابر یک پنی میتوان خرید
penny whistle
نی کودکانه
penny whistles
نی لبک ساده
penny wise
یک قازی
penny wise
صرفه جو
penny pinch
ذره ذره پول خرج کردن بالئامت خرج کردن
penny in the slot
سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
penny gaff
نمایشگاه ارزان
penny cress
خردل پارسی
It is not worth a damn ( penny ) .
به مفت هم نمی ارزد
at a great penny worth
گران
at a great penny worth
به بهای زیاد
A penny for your thoughts . Whats exactly on your mind ?
به چی؟ فکر می کنی ؟چرا در فکری ؟
penny wise and pound foolish
صرفه جو در پنی و ولخرج درلیره
penny wise and pound foolish
دینار شناس و ریال شناس
penny-wise and pound-foolish
<idiom>
توجه به چیزی کوچک وکم توجهای به چیزهای با اهمیت
Much as the snake hates the penny-royal, the herb .
<proverb>
مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com