Dictiornary-Farsi | pension funds | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 52 (4 milliseconds)

English	Persian
pension funds	وجوه بازنشستگی


Other Matches

funds	وجوه
the funds	وام دولتی
the funds	قرضه دولتی سهام وام دولتی
to pension off	بازنشسته کردن
to pension off	متقاعدکردن
pension off	بازنشسته کردن
pension	وفیفه
pension	مقرری
pension	مستمری
pension	حقوق بازنشستگی یا تقاعد
pension	حقوق بازشنستگی
pension	مقرری پانسیون
pension	مزد
pension	حقوق مستمری گرفتن
pension	پانسیون شدن
pension	مستمری بازنشستگی
pension	جیره
pension	حقوق بازنشستگی پانسیون
stock funds	اعتبار خریدنقدی
sundry funds	اعتبارات متفرقه
unit funds	اعتبارات یکانی
wage funds	وجوه دستمزد
wage funds	مایه دستمزد
welfare funds	اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
slush funds	پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
slush funds	بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
to raise funds	تهیه وجه یاسرمایه کردن
The funds collected so far .	وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است
stock funds	اعتبار نقدی اماد
company funds	اعتبارات گروهانی
loanable funds	وجوه وام دادنی
loanable funds	وجوه قابل عرضه به بازار پول
military funds	اعتبار نظامی
military funds	بودجه نظامی
nonappropriated funds	اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
cheque without funds	چک بی محل
mutual funds	شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
trust funds	وجوه امانی
sundry funds	اعتبار اموررفاهی متفرقه
pension scheme	دریافتحقوقبازنشستگی
retiring pension	حقوق بازنشستگی
old age pension	مستمری بازنشستگی
old age pension	حقوق بازنشستگی
pension book	برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
to live en pension	شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
pension insurance	بیمه بازنشستگی
pension fund	صندوق بازنشستگی
inflow of foreign funds	ورود وجوه خارجی
electronic funds transfer	انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
Any reform of the pension law must be left to the future.	هر اصلاح قانون بازنشستگی باید به آینده باقی گذاشته شود.

pension funds

وجوه بازنشستگی