English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (8 milliseconds)
English Persian
performance monitor برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
Other Matches
performance کار وسیله یادستگاه بازده عمل
performance عمل کرد
performance میزان کارائی
performance سطح کارائی
performance عملکرد
performance انجام
performance شاهکار کارایی
performance ایفا کاربرجسته
performance نمایش
performance ساخت
non performance عدم اجرا
performance کارائی
performance نحوه کار کسی یا چیزی
performance روش قضاوت کارایی سیستم
performance قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
performance اجراء
performance ایفاء
performance انشاء معامله
performance نمود
performance اجرا
non performance عدم انجام
monitor اگاه ساز
monitor رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor بازدید کار دستگاه
monitor بازبینی کردن نظارت کردن
monitor بازبین
monitor دیده بانی کردن
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor انگیزنده گوشیار
monitor پایش [پزشکی ]
monitor نظارت کردن
monitor فرابین
monitor فرانگر
monitor مبصر
monitor مونیتور نمایشگر
monitor صفحه نمایش تصویر
monitor یک برنامه کنترلی
monitor 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor تولید شده توسط کامپیوتر
monitor اگاهی دهنده
monitor صفحه نمایش
monitor صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitor مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
optimal performance کارکرد بهینه
performance guarantee ضمانت حسن انجام کار
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
performance evaluation ارز یابی کارایی
performance bonds ضمانتنامه انجام کار
performance appraisal عملکرد سنجی
part performance عقد یا قرارداددارای تشریفات یا شکل خاص
part performance عقد معین
performance of a contract اجرای قرارداد
performance of the dam زیست سد
performance rating درجه بندی عملکرد
performance standard معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
performance test ازمون عملکردی
performance test ازمون عملی
specific performance نحوه اجرای معین در قرارداد
feature of performance ویژگی عملکرد
condition of non performance شرط فعل نفیا"
condition of performance شرط فعل اثباتا"
maximum performance کارایی حداکثر
engine performance توان موتور
maximum performance عملکرد حداکثر
engine performance قدرت موتور
impossibility of performance عدم امکان در اجرا
impossibility of performance تعذر
engineered performance زمان لازم برای اتمام یک واحد از کار
hardware monitor مبصر سخت افزاری
digital monitor مونیتور رقمی
rgb monitor R
output monitor صفحهنمایشگرخارجی
monitor wall دیوارهصفحهنمایشگر
monitor speaker نمایشگرگوینده
monitor screen صفحهنمایشگر
sound monitor صفحه نمایشگر صدا
video monitor مونیتوربصری
video monitor مانیتور تصویری
System Monitor امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
preview monitor نمایشگرصحنههایتکراری
frequency monitor دستگاه کنترل فرکانس
color monitor مونیتوررنگی
missile monitor نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
monitor unit واحد مبصر
monochrome monitor نمایشگر تک رنگ
ankle monitor لباس ردیاب
multisync monitor صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
multisync monitor مونیتور همزمانی چندگانه
monitor routine روال مبصر
analog monitor مونیتورقیاسی
medical monitor دستگاه پایش [پزشکی]
monitor roof بام فانوسی
analog monitor مونیتور انالوگ
monitor program برنامه مبصر
color monitor صفحه نمایش رنگی
ankle monitor مانیتور مچ پا
monochrome monitor مونیتور تک رنگ
monitor system سیستم مبصر
It was an enjoyable performance, if less than ideal. این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
arthur performance scale مقیاس عملکردی ارتور
condition about performance of an act شرط فعل
good performance guarantee ضمانت حسن انجام کار
operational performance category امادگی عملیاتی از طبقه
supervening impossibility of performance غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
operational performance category طبقه امادگی عملیاتی
high frequency performance رفتار فرکانس بالا
As a university professor , his performance stank. طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
good performance bond guarntee وثیقه انجام تعهد
leiter international performance test ازمون عملی بین المللی لایتر
multi scan monitor مشابه 6632
operating system monitor مبصر سیستم عامل
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
main preview monitor صفحهدوبارهنمایشگراصلی
composite color monitor مونیتور رنگی مرکب
technical producer monitor صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
stereo phase monitor نمایشگرمرحلهاستریو
vector/waveform monitor صفحهنمایشدیجیتالی
red green blue monitor مانیتور قرمز- سبز- ابی
digital video effects monitor صفحهنمایشدیجیتالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com