Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English
Persian
period/stretch/lapse of time
دوره زمان
period/stretch/lapse of time
فاصله زمان
period/stretch/lapse of time
گذشت زمان
Search result with all words
time period
دوره زمان
time period
فاصله زمان
time period
گذشت زمان
Other Matches
lapse of time
تقادم
lapse of time
مرور زمان
lapse time
زمان کاهش
time lapse
گاه گذشت
time lapse
مرور زمان
lapse
خرف شدن
lapse
ترک اولی الحاد
lapse
سهو ونسیان کردن
lapse
از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapse
فراموشی لحظهای
lapse
به سر آمدن
lapse
خطا
lapse
استفاده از مرور زمان
lapse
نسیان
lapse
انقضاء
lapse
زوال سپری شدن
lapse
گذشت زمان
lapse
انصراف مرور
lapse
برگشت انحراف موقت
lapse
فاصله زمانی
lapse vi
برگشتن
lapse vi
سپری شدن منتقل شدن
lapse
لغزش
lapse vi
ساقط شدن
lapse vi
سقوط کردن
lapse vi
لغزیدن
lapse vi
افتادن
lapse
انحراف
lapse
منقضی شدن
lapse
سلب سلب یا ساقط یا زایل شدن
lapse
انقضا
lapse
ارتداد
stretch
مدت
stretch
کش دادن
stretch
کوشش
stretch
خط ممتد دوره
stretch
گشادشدن
stretch
منبسط کردن کش امدن
stretch
اتساع
stretch
امتداددادن بسط دادن
stretch
:بسط
stretch
ارتجاع
stretch
قسمت اخر مسیر اسبدوانی
stretch
کشیدن
stretch
دراز کردن
at a stretch
پشت سرهم
to stretch out
دراز کردن
at a stretch
بی وقفه
at a stretch
یک کش
stretch
کش اوردن
stretch
قطعه
stretch
انبساط
stretch
کشش
stretch
: کشیدن
stretch
منبسط شدن
lapse rate
اهنگ کاهش
casuing to lapse
مسقط
lapse rate
میزان افت
lapse inconduct
سقوط در رفتاروکردار
lapse from duty
ترک وفیفه
casuing to lapse
ساقط کننده
home stretch
گام های پایانی
home stretch
مرحله نهایی
home stretch
پایانراه
To stretch . to be elastic .
کش آمدن
to stretch tight
سفت کردن
to stretch oneself
تمد د اعصاب کردن
to stretch one's legs
برای ورزش راه رفتن
stretch reflex
بازتاب کشیدگی
stretch runner
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
to be at full stretch
تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
stretch a point
<idiom>
اتفاقی پذیرفتن
stretch-limousine
لیموزینکشیده
to stretch one's legs
<idiom>
خستگی درکردن
environmental lapse rate
میزان افت پرگیر
superadiabatic lapse rate
میزان افت فوق ادیاتیک
adiabetic lapse rate
میزان افت ادیابتیک
phasic stretch reflex
بازتاب کشش مرحلهای
stretch press die
قالب انبساطی
Shall wd go for awalk ? shall we go and stretch our legs .
میل دارید قدری قدم بزنیم ؟
Stretch your legs according to your coverlet .
<proverb>
پایت را به اندازه گلمت دراز کن .
off period
مدت نارسانایی
on period
مدت رسانایی
at a later period
بعدها
at a later period
در موقع دیگر
period
دوره
period
روزگار نوبت
period
دوران
period
دوره تناوب
period
تناوب
period
زمان تناوب دوره
period
نوبت مرحله
period
زمان تناوب پریود
period
عادت ماهانه
period
دوره تناوبی
period
زمان
period
لحظه
period
مدت
period
گاه
period
وقت روزگار
period
عصر
period
گردش
period
نوبت ایست
period
مکث
period
نقطه پایان جمله
period
جمله کامل
period
قاعده زنان
period
طمث
period
حد
period
پایان
period
نتیجه غایی
period
کمال
period
منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
period
نقطه
period
دوره زمان
period
موقع
period
فاصله زمان
period
گذشت زمان
period
مدت زمان
period
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
curfew period
ساعات خاموشی
curfew period
ساعات منع عبور و مرور
incubation period
دوره رشد نهفته
induction period
دوره انگیزش
period of incubation
دوره نهفتگی
infection period
دوره نهفتگی
germinal period
دوره نوجنینی
limitation period
مدت مرور زمان
limitation period
دوره محدودیت
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
transition period
دوره گذار
contract period
مدت قرارداد
transition period
دوره انتقال
latent period
دوره کمون مرض
latency period
دوره نهفتگی
contract period
دوره قرارداد
critical period
دوره شاخص
wave period
زمان تناوب امواج دریا
base period
زمان مبنا
action period
دوره کنش
impluse period
زمان تناوب ضربه جریان
idle period
دوره استراحت
cooling period
زمان بازار خراب کن
coking period
زمان کک سازی
cooling period
زمان انتظار
control period
مدت زمان کنترل و بررسی اماد
gurantee period
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
gurantee period
دوره نگهداری تاسیسات
guarantee period
مدت تضمین
guarantee period
دوره ضمانت
idle period
زمان توقف
budget period
زمان بودجه
budget period
دوره بودجه
grace period
دوره مهلت
three-month period
دوره سه ماهه
critical period
دوره بحرانی
quarterly period
دوره سه ماهه
three-month period
سه ماه
quarterly period
سه ماه
blocking period
دوره وقفه
idle period
پریود بی باری
conducting period
دوره رسانایی
payout period
دوره بازگشت سرمایه
period of grace
مهلت
period of grace
ضرب الاجل
period of hire
مدت اجاره
period of instrument
دوره سنجه
period of office
دوره تصدی
period of prescription
مدت مرور زمان
period of production
دوره تولید
period of roll
دوره تناوب
period of grace
مهلت پرداخت
period of delivery
دوره تحویل
period of concentration
می پیماید
period of concentration
زمان تمرکز
cooling-off period
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره ملایمت
cooling off period
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره ملایمت
period of concentration
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
reasonable period
مدت معقول
period of roll
زمان تناوب چرخش
period of vibratio
دوره ارتعاش
porolongation of a period
تمدید مدتی
second long period
تناوب بزرگ دوم
short period
دوره کوتاه
sidereal period
دوره تناوب نجومی
sidereal period
پریودنجومی
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
earthquake period
دوره تناوب زلزله
the girls of the period
دختران امروزی
synodic period
پریودهلالی
synodic period
دوره تناوب هلالی
scan period
دورهء پویش
right for a prescribed period
رقبی
retrace period
دوره بازگشت
practice period
دوره تمرین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com