English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
English Persian
peripheral controller کنترل کننده جانبی
peripheral controller کنترل کننده جنبی
Other Matches
peripheral فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
peripheral UPC که نمیتواند دستورات را با سرعت طبیعی اجرا کند به علت رسانه جانبی کند
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
peripheral برنامه یا تابع واسط
peripheral وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد
peripheral باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
peripheral و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
peripheral رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
peripheral قطعه خارجی پردازنده مرکزی که حاوی خصوصیات جانبی است
peripheral 1-وسایل جانبی که در کامپیوتر استفاده می شوند مثل چاپگر یا اسکنر. 2-
peripheral وسیله ورودی
peripheral خروجی یا ذخیره سازی که توسط CPU کنترل میشود
peripheral course دوران پیش دانشگاهی نظامی
peripheral course دوره امادگی نظامی
peripheral دستگاه جانبی
peripheral آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
peripheral مشابه 7489
peripheral فرام میکند
peripheral مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
peripheral انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
peripheral 1-سخت افزار
peripheral بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد
peripheral نورس پیشرس
peripheral دوره امادگی
controller نافم
controller کنترولر رگولاتور
controller تنطیم کننده
controller کنترل کننده
controller نافر
controller ممیز
controller بازرس
controller دستگاه فرمان
controller نافر کنترل کننده
controller صائن
controller واپا
controller وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
peripheral ثانوی
peripheral خارجی
controller حسابدار ممیز
peripheral دورهای وابسته به محیط
peripheral پیرامونی
peripheral جنبی
controller وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controller سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controller کنترل شده
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
peripheral community جامعه پیرامونیperipeteia
peripheral unit واحد جنبی
peripheral speed سرعت محیطی
peripheral slots شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
peripheral resistance مقاومت محیطی
peripheral processor پردازشگر جنبی
peripheral nerves اعصاب پیرامونی
manual controller نافم دستی
interceptor controller پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
micro controller ریز کنترل کننده
peripheral device دستگاه جنبی
peripheral joint اتصالجانبی
semimagnetic controller دستگاه فرمان نیم مغناطیسی
print controller کنترل کننده چاپ
phase controller ماشین تنظیم فاز
peripheral equipment تجهیزات جنبی
peripheral driver محرک جنبی
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
speed controller کنترلکنندهسرعت
interceptor controller افسر مسئول پست استراق سمع
channel controller کنترل کننده مجرا
drum controller کنترل کننده درام
drum controller غلطک فرمان
drum controller نافم استوانهای
cluster controller کنترل کننده گروهی
disk controller کنترل کننده دیسک
disk controller کنترل کننده گرده
controller card کارت کنترل کننده
barrel controller کلید غلطکی
automatic controller مراقب خودکار
communications controller کنترل کننده ارتباطات
automatic controller دستگاه فرمان
frequency controller رگولاتور یا نافم فرکانس
industrial controller رئوستای فرمان دهنده
integral controller واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
peripheral highway [American E] شاهراه پیرامونی
peripheral road [British E] شاهراه پیرامونی
peripheral equipment operator متصدی تجهیزات جانبی
peripheral nervous system دستگاهعصبجانبی
peripheral device port قسمتاصلیتنظیماتمحیط
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
line printer controller کنترل کننده چاپگر خطی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
full magnetic controller دستگاه فرمان تمام مغناطیسی
forward air controller افسر نافرمقدم
forward air controller نافر مقدم هوایی
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
dual channel controller کنترل کننده دو کاناله
peripheral control unit واحد کنترل جنبی
disk drive controller سیستم عامل دیسک
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
memory controller gate array ارایه درگاه کنترل حافظه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com