English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
English Persian
perspective spatial model مدل برجسته بینی
perspective spatial model مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
Other Matches
spatial فضایی
spatial سه بعدی
spatial فاصلهای
spatial orientation موقعیت یابی فضایی
spatial ability توانایی فضایی
spatial digitaizer دیجیتایذر فضایی
spatial distribution توزیع فضائی
spatial measurement روش ای که به کامپیوتر امکان میدهد تا محل نشانه گر را در سه بعدی پیدا کند
spatial planning امایش سرزمین
spatial information اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spatial visualization تجسم فضایی
spatial threshold استانه فضایی
spatial symbolism نمادگری فضایی
spatial data management مدیریت داده فضایی
perspective دورنما
perspective سعه نظر روشن بینی
perspective لحاظ
perspective جنبه فکری
perspective منافر و مرایا
perspective چشم انداز
perspective نما
perspective منظر
perspective دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspective عمق نمایی چشم انداز
perspective روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
in perspective کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
in perspective مبنی براصول منافرومرایا
perspective منظره
perspective بینایی
perspective دید
perspective مال اندیشی تجسم شی
perspective خطور فکر دیدانداز
reversible perspective نمای بازگشت پذیر
diagonal perspective پرسپکتیو قطری
three point perspective پرسپکتیو مایل
three point perspective چشم اندازمورب
aerial perspective نمای هوایی
alternating perspective نمای متناوب
angular perspective نمای زاویه دار
linear perspective پروژکتور دارای عدسی مخطط
diagonal perspective پرسپکتیو مورب
oblique perspective پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
perspective space نمایش فضای سه بعدی
oblique perspective پرسپکتیو مایل
one point perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
perspective plan برنامه بلند مدت
linear perspective نمای خطی
panoramic perspective پرسپکتیو منظرهای
perspective formula فرمول تجسمی
perspective projection تصویر پرسپکتیوی
perspective grid خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
vanishing point perspective دورترند کوچک تر به نظر می آیند
bird's eye perspective پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
s r model الگوی محرک- پاسخ
s r s model الگوی محرک- پاسخ- محرک
s s model الگوی محرک- محرک
new model از نوطرح کردن
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
model نمونه اصلی
model قالب
model مدل
model نوع یک محصول
model طرح
model قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
model گونه یک محصول
model کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model نمونه
model سرمشق
model قالب طرح
model شکل دادن
model نقشه
model طرح ریختن ساختن
model الگو
model مدل سازی
model نمونه قرار دادن
model مطابق مدل معینی در اوردن
stochastic model الگوی تصادفی
she was a model of besuty نمونه زیبایی بود
vintage model الگوی مقطع زمانی
planning model الگوی برنامه ریزی
dressmaker's model مانکنخیاطی
station model مدلهواشناسی
validation of a model اعتبار یک الگو
two sector model الگوی دو بخشی
tiny model مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
stochastic model نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
test model نمونه ی ازمایش
vintage model الگوی زمانی
relational model مدل رابطهای
random model الگوی تصادفی
random model مدل تصادفی
probabilistic model مدل احتمالی
probabilistic model الگوی تصادفی
probabilistic model الگوی احتمالی
pilot model مدل ازمایشی
validation of a model تحقق پذیری یک الگو
cosmological model مدل کیهان شناختی
bohr model مدل بور
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
decision model الگوی تصمیم گیری
conceptual model شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
imageing model روش یا مدل ارائه تصاویر
huge model مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
hierarchical model مدل سلسله مراتبی
haavelmo model الگوی هاولمو
electrical model مدل الکتریکی
economic model الگوی اقتصادی
econometric model الگوی اقتصادسنجی
dynamic model مدل پویا
dynamic model الگوی پویا
conjunctive model الگوی عطفی
corporate model نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
deteministic model مدل قطعی
data model مدل داده
macro model الگوی کلان
micro model الگوی خرد
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
model building الگوسازی
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
molecular model الگوی مولکولی
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
normative model الگوی هنجاری
pilot model نمونه ازمایشی
mathematical model الگوی ریاضی
mathematical model مدل ریاضی
mathematicl model الگوی ریاضی
stick and ball model الگوی گلوله و میله
sales forecasting model مدل پیش فروش
leading edge model IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
wire frame model نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
balanced growth model الگوی رشد متوازن
macro dynamic model الگوی کلان پویا
ISO/OSI model معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
budget forecasting model مدل پیشگویی بودجهای
ISO/OSI model INTERCONNECTION SYSTEM OPEN/ORGANIZATION STANDARDS INTERNATIONAL
file level model نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
free electron model الگوی الکترون ازاد
tandy model 000hl IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
micro dynamic model الگوی خرد پویا
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
the math teacher-turned-model آموزگار ریاضیی که مدل شده است.
Just check out the new sports car model! نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus stimulus model الگوی محرک- محرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com