English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
English Persian
phone tapping دستگاهشنودتلفن
Other Matches
tapping از شیر اب جاری کردن
tapping بهره برداری کردن از
tapping سوراخ چیزیرا بنداوردن
tapping اتصال وسط
tapping قلاویز
tapping شیر
tapping توپی
tapping سوراخ
tapping ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapping اهسته زدن
tapping شیر اب
tapping ضربت اهسته شیر
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
wire-tapping وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-tapping گوشیازیتلفنی کردن
wire-tapping استراقسمع تلفنی کردن
wire-tapping نیوشه
wire-tapping نهان گوشی تلفنی
wire-tapping استراقسمع تلفنی
tapping test ازمون ضربه زدن
wire-tapping گوشیازی تلفنی
finger tapping ضربه زنی با انگشت
wire-tapping نیوشه کردن
bench tapping machine ماشین مته رومیزی
phone صوت
phone تلفن
phone مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phone تلفن کردن
phone تلفن تلفن زدن
phone صدا
phone پاسخ به تماس در تلفن
phone اوا
to get somebody on the phone <idiom> کسی را پشت تلفن گیر آوردن
phone شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
Could I use the phone ? اجازه هست از تلفن استفاده کنم ؟
phone-in برنامهایتلویزیونییارادیوییکهمردم باتلفنباآندرتماسهستند
phone صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phone تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
The phone is ringing . تلفن زنگ می زند
to cell phone با تلفن همراه زنگ زدن
Speaking. [on the phone] [من] پشت تلفن صحبت می کنم.
cordless phone گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
cordless phone تلفن بی سیم [مخابرات]
phone extension شماره تلفن فرعی [مخابرات]
You can call me at ... [phone no.] <idiom> شما می توانید با من با شماره ... تماس بگیرید.
phone call تماستلفنی
phone books دفتر حاوی شمارههای تلفن
head phone گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
phone books کتاب راهنمای تلفن
phone book دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book کتاب راهنمای تلفن
Phone Dialer امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
phone cartridge پیکاپ گرامافون
head phone گوشی کلهای بی سیم
head phone هدفون
head phone گوشی سر
head phone گوشی بی سیم
phone box مخففBox Terlephone
pay phone پرداختتلفن
phone booth کیوسکتلفنهمگانی
cell-phone تلفنهمراه
Drop me by the phone booth. مرا جلوی کیوسک تلفن پیاده کن
phone sas cut off. وسط صحبتمان تلفن قطع شد
phone electric wire سیم گرام
Where can I make a phone call? از کجا می توانم تلفن کنم؟
to call on the cell phone با تلفن همراه زنگ زدن
to tap [phone line] مخفیانه به گفتگوی کسی در خط تلفن گوش کردن
cell phone users while driving کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] اشتباه تایپ کردن صفحه [کلید یا تلفن]
to hit the wrong key [on the PC/phone/calculator] اشتباه روی دکمه ای فشار دادن [کلید یا تلفن]
She gave me her phone number , but I'll be blessed if I can remember it ! شماره تلفن خودش را به من داد ولی مگریادم می آید !
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com